کاشی حوض

شخصی
طبقه بندی موضوعی
Instagram
بایگانی
پیوندها
کاشی حوض
این وبلاگ با کد شامد زیر در سامانه ساماندهی فضای مجازی ثبت شده است:
1-1-714563-64-4-1
همچنین کانال تلگرامی مربوط به این وبلاگ با کد شامد زیر نیز ثبت شده است:
1-1-714563-61-4-2
یادداشت
گفتگو
هنر، ادب، فرهنگ
خبر
نگارخانه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۶:۵۹

باستانگرایی ، خوب یا بد ؟

 امام خامنه ای در استان فارس: اینجا نزدیکى کازرون - آنطورى که شنیدم - مجسمه‌ى والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلى خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! این همه نقاط مثبتى که میتواند گذشته‌ى ما را نشان بدهد.

انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 221 ، مورخ 17 اردیبهشت 92- نشریه علم الهدی نیمه دوم اردیبهشت 92- نگاه فارس- پرتال بسیج رسانه فارس - عصرکازرون - خیبرانلاین - تدبیر24 - هفته نامه شهرسبز شماره 368 مورخ 21 اردیبهشت 95 - 


باستانگرایی یعنی چی؟ باستان یعنی دوران کهن. معمولاً به دوران "پیش از تاریخ"میگویند؛ و تاریخ را از زمانی "پس از تاریخ"میگویند که زمانی برای سنجش روزها، هفتهها و سالها و قرنها بوجود آمد.

سالهای چینی خیلی بیشترازسالهای دیگر کشورها هستند. سپس سالهای یهودی، و بعدغربی یا مسیحی که از میلاد مسیح شروع میشود.

سال های شمسی: این سالهابراساس حرکت خورشید به دور زمین (البته در قدیم واکنون بر اساس حرکت فصلی زمین به دور خورشید محاسبه میشوند و به همین دلیل دقت بیشتری دارند.) است.

سالهای قمری: سالهای اسلامی که نقطه شروع آن از هجرت پیامبر اعظم(ص) شروع میشود گونهای دیگر از محاسبه تاریخ است. این سالها به دو شکل وجود دارند: سالهای شمسی و قمری.سالهای قمری معمولاً در کشورهای عربی و سالهای شمسی معمولاً در کشورهای غیر عربی (هرچند اکنونبه زبان عربی سخن گویند) رایج است.

تاریخ باستان معمولاً در همه دنیا با افسانههای زیادی گره خورده است.

در کشور ما معمولاً دوران باستان به پیشازاسلام اطلاق میگردد.

وقتی نگاه کنیم میبینیم درچنددوره باستانگرایی و نگاه به گذشته البته با دیدگاههای مختلف توسط خود حاکمیت وقت ترویج شده است.

در تاریخ ما شاید اولین کسانی که باستانگرایی را تبلیغ کردند، ساسانیان بودند؛ با دیدگاه زرتشتی و مذهبی و با مطرح نمودن دوران هخامنشیان و این که آن دوران خیلی خوب بوده است و ماوارثان آن هستیم و کوروش بخواب که ما بیداریم. البته آنها به دنبال برگرداندن اقتدار و عظمت و شکوفایی ایران بودند و هدفشان از مطرح کردن این مسئله آن بود که حس وطندوستی را در ایرانیان برای حمایت از خویش برانگیزانند. حسی که در سه دوره مطرح شدن باستانگرایی وجود عینی داشت.

در عین حال ساسانیان چونان هخامنشیان عمل میکردند و توانستند در مدت زمانی اندک بر یک سوم کره خاکی استیلا یابند. شاید همچون دوران کوروش، شاهنشاهی بزرگوار نداشتند؛اماایران و ایرانی به عنوان ابرقدرتی در دنیا شناخته میشد.

کشوری پیشرفته، قدرتمند، متدین، متخلق به اخلاق حسنه با داشتن کرامت و شرافت. البته نباید این نکته را نادیده گرفت که این شاهان هر کدام فردی متکبر و زورگو و مستبد بود که جنایاتی را نیز در راه برپایی و تثبیت حکومت انجام داد. این امر درسالهای پایانی دوران ساسانیان اوج گرفت به طوریکه در سه سال آخر، چندین شاه پیدرپی و با کودتاهای خونین به حکومت رسیدند.

با حمله اعراب به ایران و فرار یزدگرد سوم شاه ایران، سپاه رستم فرخزاد از هم پاشید و شکست ابتدایی شکل گرفت. اما این امر پایان کار نبود و مقاومتهای مردمی شکل گرفت. این مقاومتها به دلیل عدم تمرکز، 4 قرن طول کشید. در طول این مدت ایرانیان با اسلام ناب محمدی توسط فرزندان پیامبر آشنا شدند و گروه گروه به اسلام گرویدند. هرچندآن بزرگواران به دلایل سیاسی مجبور به تقیه میشدند.

قرن 4 هجری با خروج اعراب وشکل گرفتن حکومتهای بومی در مناطق مختلف، ایرانیان دسته دسته به اسلام وارد شدند و اکثرا مذهب شافعی که پیروان یکی از ائمه اهل سنت بود را پذیرفتند.

از این زمان فضا برای تبلیغ دین به صورت آزادانه به وجود آمد و از این زمان مردم ایران به سوی تشیع گرایش پیدا کردند

با ورود مغول و شکل گیری مبارزات و مقاومت های مردمی روبروی آنان کم کم در مدت بسیار کمی استیلای مغول در تمام ابعاد فروکش نمود و بار دیگر حکومت هایی بومی در نقاط مختلف به عناوین متفاوت شکل گرفت.

در قرن هشتم، و با گسترش مذهب تشیع در ایران، شاه اسماعیل صفوی بار دیگر با برانگیختن حس مذهبی و ملی، با این عنوان که ما از فرزندان ساسانیان(که ساسانیان خود را فرزندان کوروش می دانستند) از یک سوی و فرزندان اهل بیت از سوی دیگر هستیم، توانستند حکومت خود را برپا سازند و قرون متمادی با شیوه ای که نسبت به بقیه شاهان در نزد ایرانیان برتر بود حکومت کنند. در این دوران نیز صفویه با این دیدگاه به دوران باستان می نگریست که باید ایرانی آباد، بزرگ، پیشرفته و مقتدر در دنیا باشیم. و همین سیاست را دنبال می کردند.

اما در دوران معاصر با ظهور رضاخان میر پنج که خود را پهلوی می خواند، بار دیگر باستان گرایی ترویج شد. اما این باستان گرایی با دوره های قبل بسیار متفاوت بود. زیرا عنصر مذهب در کنار ان نبود. این باسنان گرایی عاملی برای پیشرفت، اقتدار، بزرگی و ... نبود. بلکه عاملی تخدیری بود که تنها مردم را به دوران باستان دعوت می کرد و مذهب را در مقابل آن قرار می داد. تبلیغ این باستان گرایی یا باستان پرستی (سجده بر قبر کورش که عین خرافه و جهل است) ایران را نه تنها در مقابل دشمنان قدرتمند نکرد که حتی شاهان پهلوی را اجنبیان می آوردند و می بردند. حتی رضاخان.

اکنون نیز عده ای از روی جهل و بی خردی با تبیلغ باستان گرایی و باستان پرستی دقیقاً همان روش پهلویان را دنبال می کنند. که البته نباید از نظر دور داشت که پشت پرده این نوع ملی گرایی، وطن پرستان سلطنت طلب، و پشت این باستان گراییِ باستان پرستی نیز همان خاندان پهلوی قرار دارند.

و این امر بسیار روشن و واضحی است.

نگاه ما بایستی به دوران باستان آن گونه نباشد بلکه باید این گونه باشد:

«من همین‌جا اشاره بکنم به این بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشید و بقیه‌ى چیزهائى که در این استان هست. انسان از دو نظر ممکن است به این مراکز باستانى نگاه کند؛ اینها را باید از هم تفکیک کرد. یک نگاه این است که اینها متعلق به جباران تاریخ بوده. هر کدامى که نگاه میکنیم، به یک نحوى به یکى از جباران تاریخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پیدا میکند. بله، از این جهت نگاه منفى به اینها هست. غالب متدینین و انسانهائى که نفرت طبیعى از استبداد و از جباریت دارند، با این دید وقتى به این بناهاى باستانى نگاه میکنند، طبعاً براى آنها جاذبه‌اى ندارد. لیکن یک جنبه‌ى دیگر هم وجود دارد و آن این است که این بناها محصول سرپنجه‌ى هنرمند ایرانى است؛ محصول فکر راقى و روشن‌بین ایرانى است در سالها و قرنها پیش از این؛ این جنبه‌ى مثبت قضیه است. همه‌ى بناهائى که از لحاظ تاریخى - چه در اینجا، چه در اصفهان، چه در بقیه‌ى نقاط کشور - وجود دارد، از این قبیل است. درست است که جباران استفاده کردند، اما خالق و آفریننده‌ى این مجموعه‌ها کیست؟ ذهن ایرانى است، سرانگشت هنرمند ایرانى است، روحیه‌ى بلندنظر ایرانى است، ابتکار و ذوق ایرانى است؛ این براى یک ملت افتخار است. با این دید وقتى نگاه بکنیم، مى‌بینیم اینها مثبت است؛ چه تخت جمشید، چه بقیه‌ى مناطق دیگر. اینها را نشان بدهید.

در دنیا از چیزهائى که جنبه‌ى افتخارآمیز هم خیلى ندارد، گاهى اوقات به عنوان مفاخر تاریخى استفاده میکنند. آن کسانى که مفاخر تاریخى را ندارند، براى خودشان خلق میکنند! ما این همه مفاخر تاریخى داریم، این همه چیزهائى که مایه‌ى تفاخر تاریخى ملت ایران است، اعتماد به نفس ملت ایران است؛ چرا اینها را نشان ندهیم؟

یک نفرى براى من نقل میکرد، میگفت رفته بودیم یونان؛ ما را به مراکز گردشگرى گوناگون میبردند و آنها را به ما نشان میدادند؛ از جمله به نقطه‌اى بردند، گفتند اینجا همان‌جائى است که سپاهیان ایرانى آمدند اینجا، از ما شکست خوردند. مردم را به یک بیابان خالى میبرند و نشان میدهند که اینجا آنجائى است که ایرانى‌ها در آن دوره لشکرکشى کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضاى خالى را نشان میدهند، یک ماده‌هاى تاریخى را با یک فضاى خالى اثبات میکنند. خوب، اینجا نزدیکى کازرون - آنطورى که شنیدم - مجسمه‌ى والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلى خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! این همه نقاط مثبتى که میتواند گذشته‌ى ما را نشان بدهد.

من البته به شما عرض بکنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمى دارم که آنچه ایرانى بعد از آمدن اسلام کرده، اصلاً قابل مقایسه نیست با آنچه در طول تاریخ گذشته‌ى خودش داشته. ایران در دوران اسلامى، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجرى، در قله‌ى دانش و تمدن و سیاست و اقتصاد جهانى قرار داشته. هیچ جاى دنیا - از شرق و غرب، از آسیا و اروپا - در این حد نبودند؛ این به برکت اسلام بوده. ایران قبل از آن هرگز چنین اوجى را نداشته. در دوران سلسله‌هاى گوناگون ایرانى - از آل بویه بگیرید تا غزنویان و سلجوقیان و بقیه، تا دوره‌ى صفویه - این بخش از تاریخ ایران قابل مقایسه نیست؛ اما آن بخش دیگر تاریخ ایران هم، تاریخ ماست؛ آن هم ایران است؛ حالا یک حاکم طاغوتى در رأسش بوده، سنتهاى غلط و آئینهاى باطلى در آنها وجود داشته؛ آن به جاى خود، امر دیگرى است؛ اما هنر ایرانى است. به هر حال روى مسئله‌ى گردشگرى حتماً بایستى کار شود؛ هم در زمینه‌ى مزارات اسلامى که بهترینش را شما در اینجا دارید، هم به وسیله‌ى مفاخر ادبى و هنرى ما که شما عالى‌ترینش - یعنى حافظ و سعدى - را اینجا دارید، هم در زمینه‌ى آنچه که در گذشته‌ى تاریخ وجود داشته است.« 1

منبع:1-بیانات امام خامنه ای در دیدار با مسئولان فارس 18 /02 /87

 

نظرات (۱)

زیبا بود.موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
KJDYTVG