بازشناسی منصور حافظ شیرازی، شاعر گمنام سده نهم هجری
رویداد فرهنگی آیینهها که به بررسی شاعران سده نهم هجری تا کنون میپردازد، در سومین نشست خود پذیرای دکتر مهدی فاموری، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه سلمان فارسی و دکتر محمد مرادی، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز، در راستای بازشناسی منصور حافظ شیرازی، از سرایندگان گمنام سده نهم هجری بود.
مهدی فاموری، در این نشست که افزون بر گفتگوی حضوری ادبدوستان، بر بستر مجازی نیز پخش میشد، با اشاره به اینکه رویکرد این رویداد به شناسایی و شناساندن چهرههای ادبی کمتر شناختهشده سده نهم تا کنون است، گفت: امروزه تنها یک نسخه از دیوان منصور حافظ شیرازی را در دست داریم که آن را علیاصغر حکمت، همراه با دیگر کتابها که بیشتر آنها نسخههای خطی بودند، از شعاع شیرازی، ادبدوست شیرازی خریداری و به دانشگاه تهران اهدا کرد.
محمد مرادی نیز با اشاره به اینکه دکتر احمد بهشتی این دیوان را تصحیح کرده است، به برخی از ایرادات مصحح اشاره کرد.
پس از اشاره فاموری به اینکه کمتر کتاب جُنگی را مییابیم که نامی و یا سرودهای از منصور حافظ شیرازی در آن باشد، مرادی آن را اینگونه ادامه داد که: از شگفتیهایی که جای پژوهش بسیار دارد این است که سرودههای منصور حافظ شیرازی در این جُنگها، را نه تنها نمیتوان در دیوانش یافت که از دیدگاه سبک و گاه درونمایه و اندیشگاهی نیز با سبک و دیدگاههای او که میتوان از دیوانش به آن دست یافت، بسیار دیگرگونه است؛ از این رو شاید بتوان گفت که آن منصور حافظ با این منصور حافظ شیرازی، دو تن جدای از هم هستند که تنها همانندی در نام دارند.
مرادی به همانندی نام بسیاری از شاعران و ادیبان با نامهایی همچون منصور، حافظ، حافظ شیرازی، منصور شیرازی، منصور حافظ و... اشاره کرد و فاموری نیز از شمسالدین محمد حافظ شیرازی اصفهانی نام برد که از شاعران سده نهم هجری است.
فاموری سپس اندیشگاه منصور حافظ شیرازی را به چالش کشید و اهلسنت دوازده امامی را در سدههای هشتم، نهم و دهم از مذاهب بسیار فراگیر ایران و بهویژه سرزمین فارس و شیراز دانست که این دیدگاه، زمینه را برای بروز تشیع دوازده امامی فراهم کرد و گفت: در دیوان منصور حافظ شیرازی، بسیاری از سرودهها در ستایش پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) است و گاه بر ارکان اربعه شیعه، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار و همچنین برخی از دیدگاههای دیگر شیعه همچون عصمت ائمه معصوم را بیان میدارد که نشان از شیعه بودن اوست.
مرادی همه این نشانهها را در اهلسنت 12 امامی نیز جاری دانست و با اشاره به ستایش برخی از صحابه دیگر و بهویژه خلفای راشدین، منصور حافظ شیرازی را از اهلسنت 12 امامی خواند و ادامه داد: این دیدگاه رسول جعفریان که تقیه تا سده 4 هجری همهگیری داشت و پس از آن دیگر نیازی به تقیه نبود را نمیپذیرم و بر این باور هستم که تقیه تا برآمدن و استوار شدن پایههای شاهنشاهی صفویه ادامه داشت. در این گذار ما یک روند تقیه، آشکار شدن تولی و پنهانی تبری و سپس تولی و تبری در هنگامۀ صفویه را داریم.
فاموری تشیع را تنها یک مذهب فقهی یا کلامی ندانست که آن را باید طریقت بهشمار آورد که گاه کسی پیرو فقه اهل سنت، ولی در طریقت شیعه است.
مرادی نیز با پذیرفتن این دیدگاه گفت: در برخی سرودههای منصور، حتی اعتکاف او در حرم شاهچراغ نیز دیده میشود.
فاموری، سرودههای منصور حافظ شیرازی را بیش از هزار بیت دانست که بیشتر آنان در ستایش پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) است و گفت: منصور حافظ شیرازی سرودههایی نیز در ستایش احمد بن موسی شاهچراغ (ع) نیز دارد؛ با این همه کمتر به او پرداخته شده است و در کنار دیوانش، تنها دو مقاله به تلاش محمد مرادی و رجبعلی طوسیان تا کنون نوشته شده است.
مرادی نیز با اشاره به کمال غیاث، او را دارای نوآوری و ویژگی منصور را نگاه شاعرانه بیشتر او به کمال دانست و گفت: پیوند منصور با احمد بن موسی شاهچراغ (ع) و سلمان فارسی در سرودههایش که خود را در کنار صهیب رومی و سلمان فارسی، غلام شیرازی پیامبر اسلام (ص) میداند، مرا به پژوهش درباره این سراینده گمنام کشید. از آن جا که شاه داعی الله با منصور در یک روزگار میزیستند، نمیتوان گفت کدام یک زودتر در ستایش شاهچراغ شعر سرودهاند؛ هرچند هر دو از نخستین شاعرانی هستند که درباره شاهچراغ شعر سرودهاند.
وی ادامه داد: تأثیرپذیری از سعدی و بهویژه حافظ شیرازی، تا آنجاست که افزون بر ردیف و قافیه و وزن، گاه به پاسخدهی به آنان نیز روی آورده است. این تأثیرپذیری منصور گاه راه به جایی میبرد که سرودههای حافظ در دیوان او، را رنگ و بویی مذهبی میگیرد.
مرادی، منصور حافظ شیرازی را از کسانی دانست که به شیراز کوچ کرده و در آن زیسته است و سرودههای او را در شناخت شیراز سده نهم هجری بسیار دارای ارزش خواند و افزود: بیدرنگ شیخ مرشدالدین ابواسحاق کازرونی، فرقه مرشدیه و پیروان او، در بینش و نگرش بسیاری از چهرههای برجسته سدههای چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم و گاه دهم، تأثیر بسیار داشته است؛ چراکه آن روزگار از هند تا مصر، پیروان بسیاری داشت که یکی از این چهرهها منصور حافظ شیرازی است که در سرودههای خود از او به بزرگی یاد میکند و میستاید.
فاموری نیز آرامگاه شیخ ابواسحاق کازرونی را جایگاهی ارزشمند برای پیروان فرقه مرشدیه دانست که از همه جای جهان برای زیارت آن و چلهنشینی بر آرامگاهش به آن جا سفر میکردند.
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز، منصور حافظ شیرازی را شیفته و شیدای پیامبر اسلام میداند که گاه در سرودههایش به دیدار پیامبر در خوابهایش اشاره دارد و گفت: در ادبیات فارسی عشق به پیامبر اسلام نخستین بار در سرودههای سنایی به بار نشست و پس از او نیز برخی دیگر از شاعران همچون نظامی، سعدی، غزنوی و البته منصور حافظ شیرازی، از آن دستهاند.