۱۹ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۴۶
جشنواره فیلم فجر شیراز و آنچه باید بدانیم
جشنواره فیلم فجر امسال نیز با 16 فیلم در شیراز، در جریان است. این جشنواره که با نمایش ویژه فیلم سینمایی 2888، گشایش یافت، در 4 روز نخست خود، به غیر از فیلم ضد که تنها در روز آخر به نمایش درمیآید، دیگر فیلمها را به نمایش گذاشته است. از این رو دیگر میتوان یک نگاه کلی به فیلمهای جشنواره داشت.
در این میان باید دانست که رسانههای کشوری و تبلیغی، چه رسانههای رسمی همچون تلوزیون، خبرگزاریها، نشریات و... روزانه به پخش حاشیهها، نقدها و یادداشتهایی درباره فیلمها میپردازند که دوستداران هنر سینما، با خواندن و دیدن آنها، دارای دیدگاهی پیش از دیدن فیلم میشوند و بر دیدگاهشان بسیار تأثیر خواهد گذاشت؛ این خواندن یا دیدن را نمیتوان درست یا نادرست دانست.
آن چه گفته شد در فروش و دیده شدن فیلمها در جشنواره بسیار تأثیرگذار است و با این همه، باید دید فیلمها در گیشه چه میکنند.
بیشتر کسانی که این روزها به دیدن فیلمهای جشنواره میروند، دوستداران، منتقدان و آشنایان به سینما هستند. کسانی که بیشترین سخن را تخصصی فیلم را خواهند داشت؛ این شبها کسانی هستند که هر شب به دیدن فیلمها میآیند و دست به قلم یا زبان به گفتن درباره فیلمها خواهند داشت.
یکی از کمبودهای هرساله جشنواره فیلم در شیراز را میتوان نبود نشستهای نقد و بررسی با حضور سینماگران، سینمادوستان، دانشمندان و اندیشمندان هنر سینما دانست؛ نشستهایی میتواند به بالندگی بیش از پیش هنر سینما در استان کمک کند. این در حالی است که انجمن فیلم و عکس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، حوزه هنری، انجمن سینمای جوان، آموزشگاهها و مؤسسههای فرهنگی و هنری سینمایی باید به آن ورود کنند.
برآورد گفتگو با برخی از کسانی که به دیدن فیلمها در 4 شب نخست جشنواره فیلم فجر شیراز پرداخته بودند این بود که فیلمهای این دوره جشنواره را میتوان دارای گوناگونی بیشتر داستانی و درونمایهای با دورههای پیشین این جشنواره دانست. در دو سه دوره پیشین جشنواره بیش از هر چیز به خشونتهای پاییندست جامعه که گاه پنهان بود، با این توجیه که باید واقعیتهای جامعه را عیان، لخت و بیپرده نشان داد، پرداتخته میشد. خشونتهایی که از قدرتطلبی، شهوت، نادانی، عصبانیت و... بیرون میآمد؛ که کسی نیز نمیتواند آن را انکار کند. برآیند آن سینما، نهادینه شدن خشونت در جامعه بود. این دیدگاه نه تنها در فیلمهای سینمایی که شوربختانه در فیلمهای شبکه خانگی نیز خود را نشان داد. برآیند این خشونت نهادینهشده نیز در دگرگونی و افزایش خشونت، دزدی، تجاوز و... در جامعه بود و هست.
چیزی که سینماگران ما در جایگاه فرهنگسازان جامعه باید بدانند این است که موجهای داستانی یا سبکهایی که در پیش میگیرند، بیش از هر هنر، سخنرانی و سبکهای پرورشی در مدرسه، دانشگاه، جامعه و... در سبک زندگی و فرهنگزیستی مؤثر باشد؛ از این رو بایستی بیش و پیش از گفتن واقعیتهای جامعه، راهکارهای فرهنگی برونرفت از آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته شود تا بتوان به فرهنگسازی و نهادینهسازی برای رسیدن به بالندگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رسید.
پرداختن تنها به آسیبهای اجتماعی و سیاهنمایی نه تنها فرهنگسازی نیست که خود آسیبی دوچندان به فرهنگ مردم یک کشور است.
آن چه گفته شد در فروش و دیده شدن فیلمها در جشنواره بسیار تأثیرگذار است و با این همه، باید دید فیلمها در گیشه چه میکنند.
بیشتر کسانی که این روزها به دیدن فیلمهای جشنواره میروند، دوستداران، منتقدان و آشنایان به سینما هستند. کسانی که بیشترین سخن را تخصصی فیلم را خواهند داشت؛ این شبها کسانی هستند که هر شب به دیدن فیلمها میآیند و دست به قلم یا زبان به گفتن درباره فیلمها خواهند داشت.
یکی از کمبودهای هرساله جشنواره فیلم در شیراز را میتوان نبود نشستهای نقد و بررسی با حضور سینماگران، سینمادوستان، دانشمندان و اندیشمندان هنر سینما دانست؛ نشستهایی میتواند به بالندگی بیش از پیش هنر سینما در استان کمک کند. این در حالی است که انجمن فیلم و عکس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس، حوزه هنری، انجمن سینمای جوان، آموزشگاهها و مؤسسههای فرهنگی و هنری سینمایی باید به آن ورود کنند.
برآورد گفتگو با برخی از کسانی که به دیدن فیلمها در 4 شب نخست جشنواره فیلم فجر شیراز پرداخته بودند این بود که فیلمهای این دوره جشنواره را میتوان دارای گوناگونی بیشتر داستانی و درونمایهای با دورههای پیشین این جشنواره دانست. در دو سه دوره پیشین جشنواره بیش از هر چیز به خشونتهای پاییندست جامعه که گاه پنهان بود، با این توجیه که باید واقعیتهای جامعه را عیان، لخت و بیپرده نشان داد، پرداتخته میشد. خشونتهایی که از قدرتطلبی، شهوت، نادانی، عصبانیت و... بیرون میآمد؛ که کسی نیز نمیتواند آن را انکار کند. برآیند آن سینما، نهادینه شدن خشونت در جامعه بود. این دیدگاه نه تنها در فیلمهای سینمایی که شوربختانه در فیلمهای شبکه خانگی نیز خود را نشان داد. برآیند این خشونت نهادینهشده نیز در دگرگونی و افزایش خشونت، دزدی، تجاوز و... در جامعه بود و هست.
چیزی که سینماگران ما در جایگاه فرهنگسازان جامعه باید بدانند این است که موجهای داستانی یا سبکهایی که در پیش میگیرند، بیش از هر هنر، سخنرانی و سبکهای پرورشی در مدرسه، دانشگاه، جامعه و... در سبک زندگی و فرهنگزیستی مؤثر باشد؛ از این رو بایستی بیش و پیش از گفتن واقعیتهای جامعه، راهکارهای فرهنگی برونرفت از آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته شود تا بتوان به فرهنگسازی و نهادینهسازی برای رسیدن به بالندگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رسید.
پرداختن تنها به آسیبهای اجتماعی و سیاهنمایی نه تنها فرهنگسازی نیست که خود آسیبی دوچندان به فرهنگ مردم یک کشور است.