۱۶ مهر ۰۰ ، ۲۲:۲۴
ایمانیه و آن چه پیش رو دارد….
با این که در یک دهه گذشته چهها بر فارس گذشته است کاری ندارم؛ هرچند بر این باورم که باید از گذشتگان عبرت گرفت.
پس از نزدیک به ۴ ماه، پای دگرگونیهای مدیریتی به فارس هم باز شد و در گام نخست، عنایتالله رحیمی، استاندار، جای خود را به محمدهادی ایمانیه داد تا زین پس، این پزشک شناختهشده شیرازی، سکان مدیریتی فارس را در دست بگیرد.
از این رو بر خود دیدیم تا آن چه را که باید به گوش استاندار جدید فارس برسانیم.
جناب آقای دکتر محمدهادی ایمانیه؛ استاندار جدید فارس، سلام و درود
این که در یک دهه گذشته، چهها بر فارس گذشته است کاری ندارم؛ هرچند بر این باورم که باید از گذشتگان عبرت گرفت.
اکنون به شما پیشنهاد میکنیم که هر چه زودتر با راهاندازی دستکم ۶ کارگروه برای بررسی وضعیت فارس، به آمایش، پایش و برنامهریزی بپردازید؛ چرا که فارس، در برخی از بخشها، بسیار آسیب دیده است و اگر به آنها پرداخته نشود، این آسیبها، روز به روز افزایش خواهند یافت.
۱-امنیت: باید عوامل ناامنیها و درگیریهای بیهوده، که شوربختانه به کشته و زخمی شدن یا مشکلات بسیار برای برخی از مردم درست کرده است، هر چه زودتر شناسایی و به دستگاه قضایی فرستاده شوند. نمیشود از خون چهار جوان کازرونی که با لجاجتها، دوروییها و نیرنگهای برخی دوتمردان پیشین کشته شدند، گذشت. نمیشود از عوامل ایجاد درگیریهای آبانماه 1398، که بیشتر از سر بیکفایتی و ناکارآمدی سیاسی و امنیتی استانداری و دیگر مسئولان آن هنگام بود و به کشته و زخمی شدن و پروندهسازی برای جوانان این استان به ویژه در شهرهای شیراز و کازرون انجامید، گذشت. استاندار جدید، بایستی نخست همه دستاندرکاران آن روزها را هر چه زودتر به دادگاه بشناساند و برای این کار نیاز دارد تا یک گروه حقیقتیاب برای شناسایی آن چه رخ داده است، راهاندازی شود. مسلماً با انتشار این نوشتار، کسانی که به ناحق دستشان در کار بوده و ستمی از آنان بر مردم روا رفته است، با فرافکنی و تهمت دست به آشوبی نو خواهند زد.
این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که در رخدادهای آبان ماه ۹۸، هیچ کس نمیتواند دست داشتن سازمانهای براندازی همچون منافقین خلق و شاهپرستان پهلوی را انکار کند؛ برخورد با آنان وظیفه نهادهای امنیتی بوده و هست؛ هرچند نهادهای امنیتی نباید میگذاشتند که اعتراضهای مردمی، بستری برای بروز آنان میشد.
آن چه در آبان ۹۸ و اردیبهشت ۹۷، بر فارس گذشت، باید درس عبرتی برای مسئولان کنونی باشد که اگر درب گفتگوی آشکار و صادقانه را با مردم ببندند، بستر بروز دوباره سازمانهای برانداز و درگیریهای خشنی همچون آن چه گذشت، خواهد شد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، با همه توان دستگاههای امنیتی، این سازمانها و جریانها، آمادهاند تا از هر اعتراض مردمی، بستری برای خشونت و درگیری با جمهوری اسلامی بسازند و آن را ناکارآمد نشان دهند.
زندهیاد شهید حجتالاسلام و المسلمین شیخ محمد خرسند، به ما آموخت که در کنار مردم بودن و گفتگو با آنان حتی در هنگام بحران، میتواند بهترین گرهگشای گرههای کوری باشد که رخ میدهد؛ به شرط صداقت و راستی و نه همچون مسئولین ناکارآمد، بیکفایت و خودبزرگبین پیشین که با نیرنگ و دورویی میخواستند گرهگشایی کنند و بر کور شدن بیشتر گرهها افزودند.
جناب استاندار، از شما خواهش داریم که با اعتراضهای مردمی، به جای برخورد امنیتی و پلیسی همچون یک دهه گذشته، کنار مردم باشید و سخنان آنان را بشنوید. راه گفتگوی خود با مردم را باز کنید.
۲-سیاسی: گفتگو با چهرههای سیاسی و رسانهای برای همراه کردن و هماندیشی با آنان، بسیاری از درگیریها و مشکلات سیاسی استان را کاهش خواهد داد. به یاد آوریم که تکبر، غرور و خودبینی بسیار استانداران و مسئولان در ده سال گذشته، آسیبهای بسیار و جبرانناپذیری بر استان و مردم آن روا داشت.
۳-درمانی: استان فارس و به ویژه شهر شیراز، در زمینه درمانی، یکی از قطبهای نه تنها کشور که خاورمیانه است. رفت و آمدها و گردشگری پزشکی و سلامت فارس، به ویژه شیراز، یکی از تواناییهای است که اگر سازماندهی و ساماندهی درستی بشود، میتواند نه تنها در زمینه سلامت، که از دیدگاه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز این استان را بر بلندای سرافرازی کشور خواهد نشاند. آن چه میبینیم، نشان از بیسامانی این توانمندی است. با این که از مصوبه شورای اسلامی شهر شیراز درباره برونرفت ترافیکی شیراز و ساخت شهرکهای سلامت در پیرامون شیراز، نزدیک به ده سال میگذرد، نه تنها این مصوبه اجرایی نشده که گاه وارونه گشته است. ساخت هتلها، متلها و مسافرخانههایی برای همراهان بیماران در نزدیکی بیمارستانها، به ویژه بیمارستانهای تخصصی، از دیگر نیازهای این استان است. همچنین از دیدگاه نگارنده، بایستی با نگاه تمرکززدایی، بیمارستانهای تخصصی را در گستره استان پخش کرد تا همه استان بتوانند از مواهب آن بهرهمند شوند. این گسترده کردن، میتواند کارآیی تخصصی را نیز افزایش دهد.
با همه توانمندیهای پزشکی استان، استان ما شوربختانه در زمینه کرونا، گاه از دیگر استانهای کشور نه تنها پیشتر نبود که پستر بود. به یاد دارم که از همان روزهای نخست، مردم فارس، چشم امید داشتند که نخستین واکسن ایرانی کرونا در شیراز ساخته شود. با این همه، نه تنها ساخت واکسن در شیراز و فارس به پوچی رسید که این استان در زمینه واکسیناسیون آنچنان وضع مناسبی ندارد.
۴- بیکاری: بیکاری به ویژه برای جوانان دهه شصت که امروز بین ۳۰ تا ۴۰ سالگی زندگی خود را سپری میکنند، نابسمانی دهشتناکی را بر چهره فارس نگارگری کرده است. چرا استان فارس با این همه توانمندی گردشگری، دانشی، صنعتی، بازار و… باید این همه بیکار داشته باشد؟ همگان میدانیم که تکیه زدن ناکارآمدان و بیکفایتهایی که تنها به جیب و میز خود میاندیشیدند، استان پهناور فارس را در ده سال گذشته به این روزگار سیاه کشانده است. روزگاری که به جای شادابی مردم و بهرهگیری از توان جوانان خود، باید بیکاری آنان را در پیش روی خود ببینند. پیشنهاد ما این است که با یک آمایش و پایش در زمینه کار، میتوان به راهبردهای کارآیی با بهرهگیری از توان، دانش، علاقه و جوانی آنان دست یافت. اگر نتوانید این کار را هر چه زودتر به سرانجام برسانید و ریشه بیکاری را در فارس بخشکانید، باید آماده توفان سهمگینی باشید؛ توفانی که میتواند در خروش یا سرخوردگی جوانان این استان، بروز پیدا کند.
۵-اقتصاد: با این که تورم و گرانی، به ویژه در دو سال گذشته کرونایی، رنگ و بویی جهانی و کشوری دارد، نگاهی به آمار تورم و گرانی در استانهای کشور، نشان میدهد که ناکارآمدی و بیکفایتی یک دهه گذشته، استان فارس را در بالای جدول تورم ننشانده است. نگاهی به جدول تورم استانها نشان میدهد که استان فارس اختلافی نزدیک به ۱۵ درصد با استانهای دارای کمترین نرخ تورم را دارد. این نشان میدهد که اقتصاد فارس، بسیار آسیب دیده است. اکنون برای گذر از این بحران، بایستی اندیشید و از اندیشمندان برای کاهش آن، یاری خواست. گمان نمیکنم کاهش نرخ تورم استانی سخت باشد؛ چراکه میبینیم برخی از استانهای کشور توانستهاند این نرخ تورم را به درستی مدیریت کنند.
۶-فرهنگ: فرهنگ و هنر نه تنها در فارس، که در همه جای کشور دچار یک بیسامانی شگفتانگیز شده است. این بیسامانی امروزه با تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور و برش استانی، در راستای ساماندهی و فرهنگسازی، گام خویش را برمیدارد. برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی، پس از نزدیک به دو سال، آماده رونمایی شده است. این برش، چشمانداز و راهبردهای پنجساله فرهنگی استان را برپایه نقشه مهندسی فرهنگی کشور به ما نشان میدهد. با همه تلاشهایی که انجام شده است، هیچ پیوندی را برای این برش، با فرهنگوران، هنرمندان و اندیشمندان نمیبینیم. با این همه، باید بدانیم که اگر هیچگونه ایرادی هم بر آن نباشد، اگر مجریان آن ناتوان و ناکارآمد باشند، نه تنها بیسامانی فرهنگی کاهش پیدا نخواهد کرد، که بر آن افزوده خواهد شد. توانمندی فرهنگی و اجتماعی را باید در همکاری و همیاری مردمی جست که با آسیب دیدن اعتماد مردمی در یک دهه گذشته، بسیار سخت شده است؛ هرچند نشدنی نیست. از سوی دیگر، چرایی آسیبهای فرهنگی، اجتماعی و هنری فارس را بیشتر باید در ناهماهنگی و پراکندگی دستگاههایی دانست که هیچکدام نمیخواهند کنار هم بنشینند و به یک همافزایی برسند. دستگاههایی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اداره تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، شهرداریها و… اگر گاهی هم برای برنامهای در کنار هم میآیند، باز هم بیش از هر چیز، به خود و نه به باروری فرهنگی و اجتماعی فارس میاندیشند.
جناب دکتر محمدهادی ایمانیه، استاندار جدید فارس، اینها که گفتیم، تنها گوشهای بود از آن چه در فارس میگذرد. سرنگونی صنعت، کشاورزی، پیشرفتهای دانشگاهی و… هم باید به آن افزود.
از این رو باید بدانید که دستکم، اگر بخواهید جهادی و کارا باشید، تا شش ماه دیگر، نباید خفت.
پایگاه خبری تحلیلی حافظ خبر بر خود میداند تا برای سربلندی جمهوری اسلامی به ویژه در استان فارس، بیش از پیش به انتقاد و پیشنهاد مسئولین بپردازد. باشد که این استان و کشور را در بلندای آبادانی، شادابی، سرزندگی، تندرستی و خوشبختی ببینیم.
از این رو بر خود دیدیم تا آن چه را که باید به گوش استاندار جدید فارس برسانیم.
جناب آقای دکتر محمدهادی ایمانیه؛ استاندار جدید فارس، سلام و درود
این که در یک دهه گذشته، چهها بر فارس گذشته است کاری ندارم؛ هرچند بر این باورم که باید از گذشتگان عبرت گرفت.
اکنون به شما پیشنهاد میکنیم که هر چه زودتر با راهاندازی دستکم ۶ کارگروه برای بررسی وضعیت فارس، به آمایش، پایش و برنامهریزی بپردازید؛ چرا که فارس، در برخی از بخشها، بسیار آسیب دیده است و اگر به آنها پرداخته نشود، این آسیبها، روز به روز افزایش خواهند یافت.
۱-امنیت: باید عوامل ناامنیها و درگیریهای بیهوده، که شوربختانه به کشته و زخمی شدن یا مشکلات بسیار برای برخی از مردم درست کرده است، هر چه زودتر شناسایی و به دستگاه قضایی فرستاده شوند. نمیشود از خون چهار جوان کازرونی که با لجاجتها، دوروییها و نیرنگهای برخی دوتمردان پیشین کشته شدند، گذشت. نمیشود از عوامل ایجاد درگیریهای آبانماه 1398، که بیشتر از سر بیکفایتی و ناکارآمدی سیاسی و امنیتی استانداری و دیگر مسئولان آن هنگام بود و به کشته و زخمی شدن و پروندهسازی برای جوانان این استان به ویژه در شهرهای شیراز و کازرون انجامید، گذشت. استاندار جدید، بایستی نخست همه دستاندرکاران آن روزها را هر چه زودتر به دادگاه بشناساند و برای این کار نیاز دارد تا یک گروه حقیقتیاب برای شناسایی آن چه رخ داده است، راهاندازی شود. مسلماً با انتشار این نوشتار، کسانی که به ناحق دستشان در کار بوده و ستمی از آنان بر مردم روا رفته است، با فرافکنی و تهمت دست به آشوبی نو خواهند زد.
این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که در رخدادهای آبان ماه ۹۸، هیچ کس نمیتواند دست داشتن سازمانهای براندازی همچون منافقین خلق و شاهپرستان پهلوی را انکار کند؛ برخورد با آنان وظیفه نهادهای امنیتی بوده و هست؛ هرچند نهادهای امنیتی نباید میگذاشتند که اعتراضهای مردمی، بستری برای بروز آنان میشد.
آن چه در آبان ۹۸ و اردیبهشت ۹۷، بر فارس گذشت، باید درس عبرتی برای مسئولان کنونی باشد که اگر درب گفتگوی آشکار و صادقانه را با مردم ببندند، بستر بروز دوباره سازمانهای برانداز و درگیریهای خشنی همچون آن چه گذشت، خواهد شد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، با همه توان دستگاههای امنیتی، این سازمانها و جریانها، آمادهاند تا از هر اعتراض مردمی، بستری برای خشونت و درگیری با جمهوری اسلامی بسازند و آن را ناکارآمد نشان دهند.
زندهیاد شهید حجتالاسلام و المسلمین شیخ محمد خرسند، به ما آموخت که در کنار مردم بودن و گفتگو با آنان حتی در هنگام بحران، میتواند بهترین گرهگشای گرههای کوری باشد که رخ میدهد؛ به شرط صداقت و راستی و نه همچون مسئولین ناکارآمد، بیکفایت و خودبزرگبین پیشین که با نیرنگ و دورویی میخواستند گرهگشایی کنند و بر کور شدن بیشتر گرهها افزودند.
جناب استاندار، از شما خواهش داریم که با اعتراضهای مردمی، به جای برخورد امنیتی و پلیسی همچون یک دهه گذشته، کنار مردم باشید و سخنان آنان را بشنوید. راه گفتگوی خود با مردم را باز کنید.
۲-سیاسی: گفتگو با چهرههای سیاسی و رسانهای برای همراه کردن و هماندیشی با آنان، بسیاری از درگیریها و مشکلات سیاسی استان را کاهش خواهد داد. به یاد آوریم که تکبر، غرور و خودبینی بسیار استانداران و مسئولان در ده سال گذشته، آسیبهای بسیار و جبرانناپذیری بر استان و مردم آن روا داشت.
۳-درمانی: استان فارس و به ویژه شهر شیراز، در زمینه درمانی، یکی از قطبهای نه تنها کشور که خاورمیانه است. رفت و آمدها و گردشگری پزشکی و سلامت فارس، به ویژه شیراز، یکی از تواناییهای است که اگر سازماندهی و ساماندهی درستی بشود، میتواند نه تنها در زمینه سلامت، که از دیدگاه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز این استان را بر بلندای سرافرازی کشور خواهد نشاند. آن چه میبینیم، نشان از بیسامانی این توانمندی است. با این که از مصوبه شورای اسلامی شهر شیراز درباره برونرفت ترافیکی شیراز و ساخت شهرکهای سلامت در پیرامون شیراز، نزدیک به ده سال میگذرد، نه تنها این مصوبه اجرایی نشده که گاه وارونه گشته است. ساخت هتلها، متلها و مسافرخانههایی برای همراهان بیماران در نزدیکی بیمارستانها، به ویژه بیمارستانهای تخصصی، از دیگر نیازهای این استان است. همچنین از دیدگاه نگارنده، بایستی با نگاه تمرکززدایی، بیمارستانهای تخصصی را در گستره استان پخش کرد تا همه استان بتوانند از مواهب آن بهرهمند شوند. این گسترده کردن، میتواند کارآیی تخصصی را نیز افزایش دهد.
با همه توانمندیهای پزشکی استان، استان ما شوربختانه در زمینه کرونا، گاه از دیگر استانهای کشور نه تنها پیشتر نبود که پستر بود. به یاد دارم که از همان روزهای نخست، مردم فارس، چشم امید داشتند که نخستین واکسن ایرانی کرونا در شیراز ساخته شود. با این همه، نه تنها ساخت واکسن در شیراز و فارس به پوچی رسید که این استان در زمینه واکسیناسیون آنچنان وضع مناسبی ندارد.
۴- بیکاری: بیکاری به ویژه برای جوانان دهه شصت که امروز بین ۳۰ تا ۴۰ سالگی زندگی خود را سپری میکنند، نابسمانی دهشتناکی را بر چهره فارس نگارگری کرده است. چرا استان فارس با این همه توانمندی گردشگری، دانشی، صنعتی، بازار و… باید این همه بیکار داشته باشد؟ همگان میدانیم که تکیه زدن ناکارآمدان و بیکفایتهایی که تنها به جیب و میز خود میاندیشیدند، استان پهناور فارس را در ده سال گذشته به این روزگار سیاه کشانده است. روزگاری که به جای شادابی مردم و بهرهگیری از توان جوانان خود، باید بیکاری آنان را در پیش روی خود ببینند. پیشنهاد ما این است که با یک آمایش و پایش در زمینه کار، میتوان به راهبردهای کارآیی با بهرهگیری از توان، دانش، علاقه و جوانی آنان دست یافت. اگر نتوانید این کار را هر چه زودتر به سرانجام برسانید و ریشه بیکاری را در فارس بخشکانید، باید آماده توفان سهمگینی باشید؛ توفانی که میتواند در خروش یا سرخوردگی جوانان این استان، بروز پیدا کند.
۵-اقتصاد: با این که تورم و گرانی، به ویژه در دو سال گذشته کرونایی، رنگ و بویی جهانی و کشوری دارد، نگاهی به آمار تورم و گرانی در استانهای کشور، نشان میدهد که ناکارآمدی و بیکفایتی یک دهه گذشته، استان فارس را در بالای جدول تورم ننشانده است. نگاهی به جدول تورم استانها نشان میدهد که استان فارس اختلافی نزدیک به ۱۵ درصد با استانهای دارای کمترین نرخ تورم را دارد. این نشان میدهد که اقتصاد فارس، بسیار آسیب دیده است. اکنون برای گذر از این بحران، بایستی اندیشید و از اندیشمندان برای کاهش آن، یاری خواست. گمان نمیکنم کاهش نرخ تورم استانی سخت باشد؛ چراکه میبینیم برخی از استانهای کشور توانستهاند این نرخ تورم را به درستی مدیریت کنند.
۶-فرهنگ: فرهنگ و هنر نه تنها در فارس، که در همه جای کشور دچار یک بیسامانی شگفتانگیز شده است. این بیسامانی امروزه با تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور و برش استانی، در راستای ساماندهی و فرهنگسازی، گام خویش را برمیدارد. برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی، پس از نزدیک به دو سال، آماده رونمایی شده است. این برش، چشمانداز و راهبردهای پنجساله فرهنگی استان را برپایه نقشه مهندسی فرهنگی کشور به ما نشان میدهد. با همه تلاشهایی که انجام شده است، هیچ پیوندی را برای این برش، با فرهنگوران، هنرمندان و اندیشمندان نمیبینیم. با این همه، باید بدانیم که اگر هیچگونه ایرادی هم بر آن نباشد، اگر مجریان آن ناتوان و ناکارآمد باشند، نه تنها بیسامانی فرهنگی کاهش پیدا نخواهد کرد، که بر آن افزوده خواهد شد. توانمندی فرهنگی و اجتماعی را باید در همکاری و همیاری مردمی جست که با آسیب دیدن اعتماد مردمی در یک دهه گذشته، بسیار سخت شده است؛ هرچند نشدنی نیست. از سوی دیگر، چرایی آسیبهای فرهنگی، اجتماعی و هنری فارس را بیشتر باید در ناهماهنگی و پراکندگی دستگاههایی دانست که هیچکدام نمیخواهند کنار هم بنشینند و به یک همافزایی برسند. دستگاههایی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اداره تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، شهرداریها و… اگر گاهی هم برای برنامهای در کنار هم میآیند، باز هم بیش از هر چیز، به خود و نه به باروری فرهنگی و اجتماعی فارس میاندیشند.
جناب دکتر محمدهادی ایمانیه، استاندار جدید فارس، اینها که گفتیم، تنها گوشهای بود از آن چه در فارس میگذرد. سرنگونی صنعت، کشاورزی، پیشرفتهای دانشگاهی و… هم باید به آن افزود.
از این رو باید بدانید که دستکم، اگر بخواهید جهادی و کارا باشید، تا شش ماه دیگر، نباید خفت.
پایگاه خبری تحلیلی حافظ خبر بر خود میداند تا برای سربلندی جمهوری اسلامی به ویژه در استان فارس، بیش از پیش به انتقاد و پیشنهاد مسئولین بپردازد. باشد که این استان و کشور را در بلندای آبادانی، شادابی، سرزندگی، تندرستی و خوشبختی ببینیم.
باسلام و احترام
مقاله ایست جامع و به وقت. حرف دل خیلی از دلسوزان استان . مخصوصا در بخشی که به نفوذی ها و افرادی که در خود استانداری کم کاری یا سو مدیریت کردند اشاره شده .حتما باید شناسایی و با آنها برخورد شود .