دادآزاد

شخصی
طبقه بندی موضوعی
Instagram
بایگانی
پیوندها
دادآزاد
این وبلاگ با کد شامد زیر در سامانه ساماندهی فضای مجازی ثبت شده است:
1-1-714563-64-4-1
همچنین کانال تلگرامی مربوط به این وبلاگ با کد شامد زیر نیز ثبت شده است:
1-1-714563-61-4-2
یادداشت
گفتگو
خبر
نگارخانه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۰۷ آبان ۹۶ ، ۰۰:۳۲

سلمان فارسی خائن است!!

در این بین در میان سپاه اعراب تنها سلمان فارسی ایرانی نبوده بلکه کسانی که به احرار معروف بودند و از ایرانیان و پلهوانان ایرانی ساکن یمن در این جنگ ها شرکت داشتند.

انتشار: هفته نامه شهرسبز فرودین 91- کازرون خبر -

تقریباً 4 سال پیش بود که شبی با یکی از بچه های محلمان بحثمان شد. بحث پیرامون حقانیت اسلام بود و برای اولین بار این حرف را شنیدم که سلمان فارسی خائن بود!

در طول چند ماه اخیر در اینترنت دیدم دقیقاً همان حرفها روی وبلاگ های زیادی می آید.

کسانی که در جریان شناسی سیاسی و فکری به عنوان ملی گرایی پهلوی شناخته می شوند در پی آن برآمده اند تا اصالت اسلام را زیر سئوال ببرند. چیزی که برای اولین بار سید احمد کسروی در سالهای آخر دوران سیاه رضاخانی باب کرد. این که می گویم سید احمد کسروی به این دلیل است که تا قبل از آن کسی به آن شدت و حدت علیه مقدسات و ارزشهای اسلامی سخن نگفته بود. البته در کشور ما ایران ولی در جاهای دیگر این حرکت برمی گردد به قرون قبل.

بحث پیرامون مباحث اثباتی اسلام سخت نیست. اما فعلاً لازم نمی دانم که بنده وارد این بحث شوم ولی از دوستان عزیزم که اطلاعاتشان بسیار بیشتر از من است تقاضا دارم تا در این مورد دست به قلم شده و به این شبهات پاسخ دهند. هرچند در صورتی که کوتاهی آنان را در این باب ببینم بر خود تکلیف می دانم تا به عنوان یک مسلمان به دفاع از اعتقادات اسلامی بپردازم

همچنین از جریان هایی که خود را مسلمان می دانند حتی مخالف نظام جمهوری اسلامی می خواهم که وارد شوند. چیزی که متاسفانه دیده ام برخی که حتی لباس علمای اسلام و گاه مرجعیت را بر تن دارند به دلیل مخالفت با نظام جمهوری اسلام در مقابل شبهات سکوت و یا حتی تایید می کنند.

اما درباره سلمان فارسی چیزی که مرسوم شده و نه تنها در وبلاگ ها و سایت های ضد اسلام دیده ام که در طول چند سال اخیر در میان بعضی از جوانان آن را مشاهده کرده ام این است که ایشان را خائن به ایران معرفی می کنند. همچنین می گویند که محمد کلمات و حرفهای خود را از سلمان فارسی یاد گرفته است. یا این که سلمان فارسی از ایران فرار نموده و در میان اعراب محمد را انتخاب کرده و او را علیه ایرانیان برانگیخته است. یا این که حمله به ایران در زمان حیات پیامبر و به دستور ایشان صورت گرفته است و منکر این قضیه یعنی منکر پیامبر . و....

باید گفت سلمان فارسی فرزند یکی از مغ های بزرگ زرتشتی بوده است و تا زمانی که با صدای ناقوس کلیسا ناقوس تفکرش به صدا در آمد و او را به تفکر و اندیشه بیشتری و مباحثه با تفکرات دیگر خواند در اوج راحتی و رفاه و احترام می زیسته است و پس از آن راه هجرت را در برگرفته و اصلاً فراری صورت نگرفته است. و این مساله بر می گردد به این که مطرح کننده این بحث اصلاً فرق بین هجرت و فرار را نمی داند.

سلمان فارسی در طول عمر خود برای کسب علم و فضیلت و پیدا نمودن حق و حقیقت هر روز از شهری و بلادی به شهر و بلادی دیگر می رفته است. تا این که رزوی اعراب به کاروانی که در آن بوده حمله می کنند و نه تنها مال و اموالش را به غارت می برند که او را به عنوان غلام در بازار برده فروشان یثرب به مردی یهودی می فروشند. آیا اگر قرار بود کینه ای را بر دل بگیرد بایستی کینه ایرانیان بر دل داشته باشد یا این کینه اعراب را؟

دوم این که سلمان فارسی در زمان حضورت محمد در یثرب به او پیوسته و 13 سال رسالت ایشان در مکه هنوز از وجود آن حضرت بی اطلاع بوده است.حتی در تاریخ اسلام نیز در سالهای ابتدایی حضور محمد در مدینه که چند سال پس از حضور آن حضرت در مدینه و تشکیل حکومت و جنگ های بدر و احد با او دیدار کرده و به اسلام در می آید. و ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که آیات ایدئولوژیک و اعتقادی محمد در مکه بوده است و حتی بسیاری از آیات مربوط به داستان های قدما همچون داستان های مربوط به موسی و عیسی و ابراهیم.

هرچند در آیات قرآن نیز داریم که اعراب جاهلی یعنی کفار و مشرکین و احیاناً یهود مدینه به محمد این تهمت را می زدند که او این داستان ها را از کسان دیگری که آشنایی به این وقایع داشته اند یاد گرفته است. و قرآن به آن ها جواب می دهد. اما در جواب قرآن جز سکوت حرفی ندارند. دقیقاً همچون همین افراد که وقتی با آن ها به بحث می نشینی مدام از شاخه ای به شاخه دیگری می پرند و کاملاً مشخص است که مرض آنها از شهوت و یا جای دیگری است.

در مورد جنگ اعراب با ایرانیان باید گفت نه تنها پیامبر اسلام که حتی خلیفه اول جناب ابوبکر صدیق نیز با حمله به کشورها و حتی قبیله های دیگر اطراف و جنگ با آنها نپرداخته اند و تمام جنگ ها جهاد دفاعی بوده است. در هیچ کجای تاریخ اسلام جنگی را مسلمانان آغاز نکرده اند.

چه در دوران پیامبری محمد و چه در دوران خلافت ابابکر تنها تبیلغ در کار بوده است. و نه زور و شمشیری.

آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری و همچنین مرحوم استاد دکتر علی شریعتی و دیگران در دوران خود به این اتهامات و شبهات پاسخ داده اند. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران بو دکتر شریعتی علی الخصوص در کتاب سلمان پاک به بسیاری از شبهات جواب داده اند.

این شد که در دوران خلافت خلیفه دوم جناب عمر بن خطاب که سر جنگ داشت منطقه عراق کنونی که جز خاک ایران آن زمان به حساب می آمد با کمترین درگیری و خونریزی به اسلام گروید و در همان ایام هم بدون هیچ زوری به اسلام در آمدند اما کشورهای دیگری مثل ایران (ایران فعلی) و کشورهای شرقی دیگر ایران که جز خاک ایران آن روز بودند نه تنها با درگیری های سختی فتح شدند بلکه هر چه به سمت شرق می آمدند به دلیل عدم شناخت کمتری از اسلام درگیریها سخت تر میشد. و همین دیار خودمان کازرون یکی از مناطقی بود که درگیری بسیار سختی میان اعراب و ایرانیان درگرفت.

ایرانیان تا قرن 4 هجری اکثریت زرتشتی بودند و اسلام نیاوردند. از جمله همین دیار خودمان. و پس از آن که اعراب در قرن 4 هجری به صورت کامل سلطه بر ایران را از دست دادند و حاکمیت ایران در دست خود ایرانیان قرار گرفت کم کم به سوی اسلام آمدند و اسلام را پذیرفتند.

امیرالمومنین علی و اصحاب وی که سلمان فارسی نیز از آن جمله بودند با جنگ با ایران و سایر کشورها مخالف بودند. و در پی اصرار عمر علی اصحاب خویش را به عنوان مبلغ و نه جنگنده و سرباز همراه با سپاه عرب (و نه اسلام چرا که بسیاری از آنان نه تنها پیامبر را درک نکرده بودند که از ترس پس از فتح مکه به اسلام درآمده بودند و چیزی از اعتقادات اسلام نمی دانستند. و در این جنگ ها بر شیوه دوران جاهلیت و نه اسلام عمل می کردند) برای تبلیغ اسلام راستین فرستاد و اینان از بسیاری از تجاوزات و کشتارها که اعراب جاهلی به نام اسلام می خواستند انجام دهند جلوگیری کردند.

در این بین در میان سپاه اعراب تنها سلمان فارسی ایرانی نبوده بلکه کسانی که به احرار معروف بودند و از ایرانیان و پلهوانان ایرانی ساکن یمن در این جنگ ها شرکت داشتند. کسانی که اسلام را از روی عقیده و شناخت کافی و وافی پذیرفته بودند و حتی با مرتدین زمان ابوبکر نیز جهاد کرده بودند.

در این جا بعضی از این وبلاگ ها را می آورم و از دوستان می خواهم که در حد توان پاسخ گوی این شبهات باشند:

1-http://apan.blogfa.com/post-41.aspx

2-http://forum.hammihan.com/thread7943.html

3-http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/koroshkabirclub/topicid/2153670/%C2%BB+%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86+%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C+%D8%AE%D8%A7%D8%A6%D9%86

4-http://www.iran-eng.com/archive/index.php/t-168803.html

5-http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C

6- http://zartoshtimosalman.parsiblog.com/Posts/52/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86+%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%8A+%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86+%D8%B1%D8%A7+%D8%A8%D9%87+%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1+%D9%8A%D8%A7%D8%AF+%D8%AF%D8%A7%D8%AF!/

نظرات (۱)

۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۲۶ محمد مهدی شکوری

سلام

تا جایی که می دونم، حضرت علی یکسری از یارانشان (مثل حذیفه) را می فرستادند که در جنگ ها تا جای ممکن از کشتار و ... جلوگیری کنند.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
KJDYTVG