۲۸ مهر ۹۵ ، ۲۱:۴۶
چرایی عقب نشینی استخدامی دولت
دولت یازدهم از روز اولی که بر سر کار آمد دیدگاه درست و به حقی در مورد اولویت اشتغال و مسایل مربوط به داشت. مسئله ای که متأسفانه در جنجالهای سیاسی گم شده است.
انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 389 مورخ 26 مهر 95- صابر نیوز -
همگی می دانیم که متولدین دهه 60 به خصوص متولدین سال های 63، 64 و 65، بیشترین میزان جمعیت را دارند. متولدین این سال ها در حالی وارد بازار کار شدند که نه تنها زیرساخت های لازم برای اشتغال تمام آن ها وجود نداشت بلکه با ابراز تأسف باید گفت کسانی هم که باید بازنشسته می شدند با طمع خاصی بر میزها و کارهای خود چسبیده بودند و خود را تقویت می کردند که نکند خدای ناکرده کسی آن ها را خانه نشین کند. و بسیار متأسفم برای آن دسته از این افراد که بارها نسل مرا به عدم داشتن تجربه محکوم می کردند و البته جواب تند من این بود که مگر شما از همان بدو تولد مجرب به دنیا آمده اید و ما مجرد؟
از این مسأله که بگذریم، خوشبختانه با آمدن دولت جدید و متوقف کردن سه آزمون استخدامی (شهرداری، قضایی و میراث فرهنگی) که در شرف اجرا بود به این دلیل که باید بررسی شود، روزنه امیدی را در دل ما نسل دهه شصت روشن کرد.
هر چند دهه شصتی ها با توجه به بالا رفتن سن شان، کم کم باید با آزمون های استخدامی وداع می کردند، و این دولت نیز اصلاً توجهی به آنان نداشته است، اما خوشحال شدیم وقتی می دیدیم که کسی آمده است که لااقل این مسئله را فهمیده است که برای حل بحران اشتغال راه کار اولیه این است که اولویت استخدامی را به آقایان بدهد.
در مورد این که اولویت استخدامی در شرایط بحرانی فعلی که دولت آمار بیکاران را 11 میلیون نفر یعنی چیزی حدود یک هفتم کل جمعیت کشور اعلام کرده است، شما را به خواندن مطلب "اولویت استخدام با چه کسانی است؟" که سال 91 در نقد سخنان مدیرکل وقت شرکت مخابرات فارس که اولویت استخدام را با بانوان می دانست، نوشتم، رجوع می دهم.
این دولت خوشبختانه دو آزمون استخدامی را با همین دیدگاه که اولویت استخدامی با آقایان است (البته جز برخی از مشاغل که مخصوص بانوان است) برگزار کرد.
اما آن چه مایه شگفتی من شد این بود که در سومین آزمون استخدامی، درست زمانی که ثبت نام داشت به روزهای پایانی خودش نزدیک می شد، دولت از توقف و به تعویق افتادن این آزمون تا تأمین حقوق زنان شد و پس از چندی اعلام کرد که اصلاحاتی در دفترچه انجام شده است. وقتی به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم دیدم بسیاری از رشته شغل ها از حالت اولویت خارج شده و در قسمت جنسیت نام زن نیز اضافه شده است.
مولاوردی، معاون امور بانوان ریاست جمهوری که 5 مرداد و دقیقاً 5 روز قبل از توقف آزمون استخدامی گفته بود که باید حقوق زنان تأمین شود.
برای من جای سئوال است که چرا سینه چاکان سیاسی مخالف یا موافق دولت و حتی آنان که داعیه آزادگی دارند در این مسئله سکوت مطلق داشته اند. این در حالی است که مسئله اصلاحات دفترچه کاملاً موجود است و تقریباً همه آحاد ملت از آن خبر دارند.
بنده نه به عنوان طرفدار دولت و نه به عنوان مخالف دولت، بلکه به عنوان یک شهروند این سخن را می گویم که مسئولین عزیز مشکل جامعه ما نه کنسرت است نه فوتبال است و نه .... مشکل اصلی و اول جامعه اشتغال است. این معضل، مشکلات دیگری همچون اعتیاد، قاچاق (به خصوص قاچاق مواد مخدر)، تجرد، فحشاء، کارتن خوابی و ... را در پی خواهد داشت. گمان نمی کنم هضم این مسئله آنقدرها مشکل باشد.
این خانم یا آقایی که نفسش از جای گرم بیرون می آید و نمیداند یا نمی خواهد بفهمد که اولویت اشتغال در شرایط بحران زده اشتغالی مملکت با چه کسانی است بهتر است از خواب بیدار شود.
چرا تشکل های اصولگرا و اصلاح طلب سکوت کرده اند؟ چرا ائمه جمعه و جماعت در این باره سکوت کرده اند؟ چرا هیچ کس علیه این عقب نشینی دولت حرفی نمی زند؟
بگذارید تا بار دیگر بگویم که وظیفه تأمین مخارج زندگی شرعاً، عرفاً و قانوناً بر دوش مرد است. و این که آیا همین افراد حاضرند دخترانشان با پسران بیکار ازدواج کنند؟ هر گاه این دو مسئله را توانستند جواب دهند آنگاه بر طبل تساوی شغلی مرد و زن بکوبند.
این نکته بسیار واضح است که اگر یک پسر به هر دلیلی از دریافت شغل با حقوق حداقلی عقب بیفتد در واقع جامعه باید هزینه دو نفر را که ممکن است به هر خلافی کشیده شوند بر دوش خود بپذیرد. یکی همان پسر و دیگری دختری که پسر در صورتی که اشتغال داشته باشد می تواند با او ازدواج کند و معضلات مربوط به آن برای دو نفر برطرف می گردد. این در حالی است که اگر همان شغل توسط دختر مقابل پر شود غیر از این که به یک نفر حقوق داده می شود و نهایتاً همان یک نفر از درد بیکاری و سرمایه حفظ می شود بقیه موارد همچون تعویق ازدواج و معضلاتی که به دنبال آن خواهد آمد برای هر دو نفر وجود خواهد داشت مضاف بر این که یک نفر از درد بیکاری و سرمایه می نالد.
دولت موظف است، موظف است و موظف است تا امنیت اجتماعی را ایجاد کند. زنان اگر می خواهند کار کنند می توانند کارآفرینی کنند. این نیز بر دولت است که دولت فضای مناسب را برای کارآفرینی آنان فراهم نماید. بروند از علم شان در پیشرفت کشور استفاده کنند چه کسی جلوی آنها را گرفته است اما نباید از دولت انتظار این را داشته باشند که در شرایط بحرانی اشتغال و محدودیت فرصت های اشتغالی دولتی این فرصت ها بین مرد و زن یکسان در نظر بگیرد که اگر بگیرد از دایره عدالت خارج شده است. (البته عدالت به معنی شیعی آن یعنی هر چیزی سر جای خودش) و فهم این مسئله خیلی هم مشکل نیست.
این نکته نیز برای دولتیان مهم است که وجود زنان در مشاغل موجود که نیاز است البته ضروری نیست و هر کس دیگری هم می تواند آن را انجام دهد. لازم به ذکر است که عمده کار این بانوان کارهای کارمندی و اداری است. همچنین ساعات کاری بانوان هر روز در قانون کم می شود و تازه هنوز عده ای تحت عنوان محافظان حقوق زن به دنبال کاهش بیشتر ساعات کاری زنان هستند. باید افزود که زنان متأهل معمولاً وقتی بچه دار می شوند تا چندماه باید مرخصی بگیرند که دو ماه آن با حقوق و تا 9 ماه می توانند بدون حقوق مرخصی باشند و این یعنی سرمایه که از جیب دولت می رود بدون این که کاری انجام بگیرد. در حالی که این مرخصی برای شوهران آن زنان دو هفته بیشتر نیست.
از این دلایل بسیار است که در این مقال نمی توان به تمام آن دلایل رجوع کرد.
البته در پایان باید متذکر شوم که بنده مخالف اشتغال بانوان گرامی نیستم بلکه حرفم این است که برای رد شدن از این بحران اجتماعی یعنی اشتغال در اولین پله باید بازنشستگان را واقعاً بازنشسته کرد و از آنان برای کار دعوت ننمود و حتی آنان را در 25 یا 20 سالگی هم بازنشسته نمود و از کسانی که وارد اشتغال می شوند تعهد 35 یا 40 ساله گرفت زیرا پس از این اوج جمعیت ما با کاهش جمعیتی روبرو هستیم و نیاز به نیروی کار خواهیم داشت. البته این فرصت های ایجاد شده را باید برای آقایان منظور داشت. هرچند بنده این مطلب را نیز می دانم که بانوان گرامی سالها تحصیل کرده اند و دوست دارند تا از تحصیلات خود جهت اشتغال استفاده کنند اما باید بدانند که فعلاً برای تمام جوانان فرصت های اشتغالی مناسب وجود ندارد. دولت نیز باید این را بداند که پس از انجام کارهای کوتاه مدت جهت رفع معضل اشتغال (برای آقایان که اصل است) باید دست به کار ساخت زیرساختهای اشتغالی شود تا بانوان گرامی نیز بتوانند از تحصیلات خود استفاده کنند.
نکته دیگری که تقریباً همیشه وجود داشته و اکنون بیشتر باید به آن دقت شود این است که آقایان تا حل کردن خدمت مقدس سربازی که حداقل آن یک سال و نیم (18ماه) برای لیسانسه هاست، وقتی وارد بازار کار می شوند که می بینند بانوان گرامی هم سن و هم کلاس آنان مشاغل را اشغال کرده اند و الآن حداقل یکی دو سالی از آنان جلوتر می باشند.
انتشار: هفته نامه شهرسبز شماره 389 مورخ 26 مهر 95- صابر نیوز -
همگی می دانیم که متولدین دهه 60 به خصوص متولدین سال های 63، 64 و 65، بیشترین میزان جمعیت را دارند. متولدین این سال ها در حالی وارد بازار کار شدند که نه تنها زیرساخت های لازم برای اشتغال تمام آن ها وجود نداشت بلکه با ابراز تأسف باید گفت کسانی هم که باید بازنشسته می شدند با طمع خاصی بر میزها و کارهای خود چسبیده بودند و خود را تقویت می کردند که نکند خدای ناکرده کسی آن ها را خانه نشین کند. و بسیار متأسفم برای آن دسته از این افراد که بارها نسل مرا به عدم داشتن تجربه محکوم می کردند و البته جواب تند من این بود که مگر شما از همان بدو تولد مجرب به دنیا آمده اید و ما مجرد؟
از این مسأله که بگذریم، خوشبختانه با آمدن دولت جدید و متوقف کردن سه آزمون استخدامی (شهرداری، قضایی و میراث فرهنگی) که در شرف اجرا بود به این دلیل که باید بررسی شود، روزنه امیدی را در دل ما نسل دهه شصت روشن کرد.
هر چند دهه شصتی ها با توجه به بالا رفتن سن شان، کم کم باید با آزمون های استخدامی وداع می کردند، و این دولت نیز اصلاً توجهی به آنان نداشته است، اما خوشحال شدیم وقتی می دیدیم که کسی آمده است که لااقل این مسئله را فهمیده است که برای حل بحران اشتغال راه کار اولیه این است که اولویت استخدامی را به آقایان بدهد.
در مورد این که اولویت استخدامی در شرایط بحرانی فعلی که دولت آمار بیکاران را 11 میلیون نفر یعنی چیزی حدود یک هفتم کل جمعیت کشور اعلام کرده است، شما را به خواندن مطلب "اولویت استخدام با چه کسانی است؟" که سال 91 در نقد سخنان مدیرکل وقت شرکت مخابرات فارس که اولویت استخدام را با بانوان می دانست، نوشتم، رجوع می دهم.
این دولت خوشبختانه دو آزمون استخدامی را با همین دیدگاه که اولویت استخدامی با آقایان است (البته جز برخی از مشاغل که مخصوص بانوان است) برگزار کرد.
اما آن چه مایه شگفتی من شد این بود که در سومین آزمون استخدامی، درست زمانی که ثبت نام داشت به روزهای پایانی خودش نزدیک می شد، دولت از توقف و به تعویق افتادن این آزمون تا تأمین حقوق زنان شد و پس از چندی اعلام کرد که اصلاحاتی در دفترچه انجام شده است. وقتی به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم دیدم بسیاری از رشته شغل ها از حالت اولویت خارج شده و در قسمت جنسیت نام زن نیز اضافه شده است.
مولاوردی، معاون امور بانوان ریاست جمهوری که 5 مرداد و دقیقاً 5 روز قبل از توقف آزمون استخدامی گفته بود که باید حقوق زنان تأمین شود.
برای من جای سئوال است که چرا سینه چاکان سیاسی مخالف یا موافق دولت و حتی آنان که داعیه آزادگی دارند در این مسئله سکوت مطلق داشته اند. این در حالی است که مسئله اصلاحات دفترچه کاملاً موجود است و تقریباً همه آحاد ملت از آن خبر دارند.
بنده نه به عنوان طرفدار دولت و نه به عنوان مخالف دولت، بلکه به عنوان یک شهروند این سخن را می گویم که مسئولین عزیز مشکل جامعه ما نه کنسرت است نه فوتبال است و نه .... مشکل اصلی و اول جامعه اشتغال است. این معضل، مشکلات دیگری همچون اعتیاد، قاچاق (به خصوص قاچاق مواد مخدر)، تجرد، فحشاء، کارتن خوابی و ... را در پی خواهد داشت. گمان نمی کنم هضم این مسئله آنقدرها مشکل باشد.
این خانم یا آقایی که نفسش از جای گرم بیرون می آید و نمیداند یا نمی خواهد بفهمد که اولویت اشتغال در شرایط بحران زده اشتغالی مملکت با چه کسانی است بهتر است از خواب بیدار شود.
چرا تشکل های اصولگرا و اصلاح طلب سکوت کرده اند؟ چرا ائمه جمعه و جماعت در این باره سکوت کرده اند؟ چرا هیچ کس علیه این عقب نشینی دولت حرفی نمی زند؟
بگذارید تا بار دیگر بگویم که وظیفه تأمین مخارج زندگی شرعاً، عرفاً و قانوناً بر دوش مرد است. و این که آیا همین افراد حاضرند دخترانشان با پسران بیکار ازدواج کنند؟ هر گاه این دو مسئله را توانستند جواب دهند آنگاه بر طبل تساوی شغلی مرد و زن بکوبند.
این نکته بسیار واضح است که اگر یک پسر به هر دلیلی از دریافت شغل با حقوق حداقلی عقب بیفتد در واقع جامعه باید هزینه دو نفر را که ممکن است به هر خلافی کشیده شوند بر دوش خود بپذیرد. یکی همان پسر و دیگری دختری که پسر در صورتی که اشتغال داشته باشد می تواند با او ازدواج کند و معضلات مربوط به آن برای دو نفر برطرف می گردد. این در حالی است که اگر همان شغل توسط دختر مقابل پر شود غیر از این که به یک نفر حقوق داده می شود و نهایتاً همان یک نفر از درد بیکاری و سرمایه حفظ می شود بقیه موارد همچون تعویق ازدواج و معضلاتی که به دنبال آن خواهد آمد برای هر دو نفر وجود خواهد داشت مضاف بر این که یک نفر از درد بیکاری و سرمایه می نالد.
دولت موظف است، موظف است و موظف است تا امنیت اجتماعی را ایجاد کند. زنان اگر می خواهند کار کنند می توانند کارآفرینی کنند. این نیز بر دولت است که دولت فضای مناسب را برای کارآفرینی آنان فراهم نماید. بروند از علم شان در پیشرفت کشور استفاده کنند چه کسی جلوی آنها را گرفته است اما نباید از دولت انتظار این را داشته باشند که در شرایط بحرانی اشتغال و محدودیت فرصت های اشتغالی دولتی این فرصت ها بین مرد و زن یکسان در نظر بگیرد که اگر بگیرد از دایره عدالت خارج شده است. (البته عدالت به معنی شیعی آن یعنی هر چیزی سر جای خودش) و فهم این مسئله خیلی هم مشکل نیست.
این نکته نیز برای دولتیان مهم است که وجود زنان در مشاغل موجود که نیاز است البته ضروری نیست و هر کس دیگری هم می تواند آن را انجام دهد. لازم به ذکر است که عمده کار این بانوان کارهای کارمندی و اداری است. همچنین ساعات کاری بانوان هر روز در قانون کم می شود و تازه هنوز عده ای تحت عنوان محافظان حقوق زن به دنبال کاهش بیشتر ساعات کاری زنان هستند. باید افزود که زنان متأهل معمولاً وقتی بچه دار می شوند تا چندماه باید مرخصی بگیرند که دو ماه آن با حقوق و تا 9 ماه می توانند بدون حقوق مرخصی باشند و این یعنی سرمایه که از جیب دولت می رود بدون این که کاری انجام بگیرد. در حالی که این مرخصی برای شوهران آن زنان دو هفته بیشتر نیست.
از این دلایل بسیار است که در این مقال نمی توان به تمام آن دلایل رجوع کرد.
البته در پایان باید متذکر شوم که بنده مخالف اشتغال بانوان گرامی نیستم بلکه حرفم این است که برای رد شدن از این بحران اجتماعی یعنی اشتغال در اولین پله باید بازنشستگان را واقعاً بازنشسته کرد و از آنان برای کار دعوت ننمود و حتی آنان را در 25 یا 20 سالگی هم بازنشسته نمود و از کسانی که وارد اشتغال می شوند تعهد 35 یا 40 ساله گرفت زیرا پس از این اوج جمعیت ما با کاهش جمعیتی روبرو هستیم و نیاز به نیروی کار خواهیم داشت. البته این فرصت های ایجاد شده را باید برای آقایان منظور داشت. هرچند بنده این مطلب را نیز می دانم که بانوان گرامی سالها تحصیل کرده اند و دوست دارند تا از تحصیلات خود جهت اشتغال استفاده کنند اما باید بدانند که فعلاً برای تمام جوانان فرصت های اشتغالی مناسب وجود ندارد. دولت نیز باید این را بداند که پس از انجام کارهای کوتاه مدت جهت رفع معضل اشتغال (برای آقایان که اصل است) باید دست به کار ساخت زیرساختهای اشتغالی شود تا بانوان گرامی نیز بتوانند از تحصیلات خود استفاده کنند.
نکته دیگری که تقریباً همیشه وجود داشته و اکنون بیشتر باید به آن دقت شود این است که آقایان تا حل کردن خدمت مقدس سربازی که حداقل آن یک سال و نیم (18ماه) برای لیسانسه هاست، وقتی وارد بازار کار می شوند که می بینند بانوان گرامی هم سن و هم کلاس آنان مشاغل را اشغال کرده اند و الآن حداقل یکی دو سالی از آنان جلوتر می باشند.