عاشقانه
عاشقانه ای سروده ام برای تو
فقط برای تو
انتشار: شعرنو -
عاشقانه ای سروده ام برای تو
فقط برای تو
تو که در شب سیاه این دلم
بر فراز قله های دل
همچو آفتاب نیم روز
طلوع کردی و دلم
در هوای تو
به شوق تو
تا کرانه های آفتاب
رهسپار شد
تو عزیز دل
تو تمام هستی ام
همچو نشسته در میخانه دلم
هفت سال
می به هفت سال خود
چه می می شود
وتو
همچنان بکرو تازه ای
تویاقوت مانده ای
به شهد شیرینی لبت
توتازه ای
ولی به مستیت قسم
که مست میشوم
فقط با نگاه
آن نگاه که سرزدی زیر چشم
در میان اشک و آه
زیر تاق شه چراغ
و مانده ام
مانده ام
مانده ام
و من تیر آن نگاه را تا ابد
درون این دلم نهفته ام
یار من
سلام
قهر تو مرا به کشتنی به آرامی جهان سوق میدهد
و بر دلم
نشانده ای زخمه ای ز تیرهایی از غمت
از غمی که عاشقت به قلب تو نشانه رفت
و من مانده ام و حسرت نگاه تو
حسرت نگاه
حسرت نگاه
حسرتی ز آن آخرین وداع
داغ هجر خود به سینه ام فشانده ای
و شعر را
تلق تلق
تولوق تولوق
میان حرف تا به حرف خود
عاشقانه ای دگر سروده ای
سلام آفرین آفردگار این جهان
شیراز/ 17 مرداد 94