هنر در آیینه عاشورا
بر بلندای شام، زینب، این خالق بزرگترین اثر هنری صبر، جادوی شاعرانههای مستانه یزید، را با تک مصرعی، بهم میریزد و تک مصرعش زیباترین شعر دوران و دورانها شود که: ما رأیت الا جمیلا....
انتشار: هفته نامه فرنامه شماره 15 مورخ 16 شهریور 1398 صفحه 2 - روزنامه شیرازنوین شماره 796 مورخ 20 شهریور 1398 صفحه 5 -
هنر یعنی خلق زیبایی توسط مخلوقی که خلق خالق است.
و چه زیباتر آن که مخلوق اثری بیافریند که خود در آن غرق شود و چونان ققنوس در آتشی که برفروزد بسوزد و این نشود مگر با عشق...
این جاست که بر بلندای شام، زینب، این خالق بزرگترین اثر هنری صبر، جادوی شاعرانه های مستانه یزید، را با تک مصرعی، بهم میریزد و تک مصرعش زیباترین شعر دوران و دورانها شود که:
ما رأیت الا جمیلا....
من در کربلا و عاشورا جز زیبایی ندیدم...
و یا شاه بیت عاشورا که قاسم بر زبان میراند و شهادت را احلی من العسل خواند.
رقص شمشیر علی اکبر در میانه میدان نبرد هنوز هم مست میکند هر آن کس که میشنود.
حبیب و مسلم، جوانمردان موسپیدی که ولایتنامه عشق را با جوهر خون و قلم شمشیر برای تاریخ نگاشتند.
وهب، تازه دامادی که عاشقانه های خویش را به میدان رزم می آورد.
و حر؛ این بزرگ شیرمرد که آزادگی بر تارک تاریخ نشاند.
و آسمانی که میزبان خون میشود.
و باز هم زینب... بر بلندای تلی ایستاده و دیدگانش مات زیباترین نمایش همه دورانهای انسان... مردی سوار که مثنوی ها نوشته اند از حماسه هایش، و رقصش، و آوازش و موسیقی تیغش در کشاکش تیغها، و نقشی که مینگارد بر صفحه تاریخ...
و سبز میشود به عرفانش، و سرخ میشود به خون قیامش و سپید از پاکیش و سیاه از روسیاهی دشمنانش...