کاشی حوض

شخصی
طبقه بندی موضوعی
Instagram
بایگانی
پیوندها
کاشی حوض
این وبلاگ با کد شامد زیر در سامانه ساماندهی فضای مجازی ثبت شده است:
1-1-714563-64-4-1
همچنین کانال تلگرامی مربوط به این وبلاگ با کد شامد زیر نیز ثبت شده است:
1-1-714563-61-4-2
یادداشت
گفتگو
هنر، ادب، فرهنگ
خبر
نگارخانه
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۷:۳۱

خشونت چیست؟

امسال نیز همچون سال­های پیش، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، با آغاز سال تحصیلی، پرسش مهر خویش را بیان کرد. پرسشی که اگر علمی و کارشناسانه به آن نگریسته شود، نتایج خوبی را خواهد داشت که می­تواند نه تنها جامعه خود، بلکه جامعه جهانی را به سوی آن چه خوشبختی و سعادت و در یک کلام جامعه مدنی رهنمون سازد.

انتشار: از خشونت تا شادی - فضای مجازی - خشم - کوزه -

امسال نیز همچون سال­ های پیش، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، با آغاز سال تحصیلی، پرسش مهر خویش را بیان کرد. پرسشی که اگر علمی و کارشناسانه به آن نگریسته شود، نتایج خوبی را خواهد داشت که می­ تواند نه تنها جامعه خود، بلکه جامعه جهانی را به سوی آن چه خوشبختی و سعادت و در یک کلام جامعه مدنی رهنمون سازد.

این پرسش که در مورد خشونت است، ابتدا ریشه خشونت را جستجو می­ کند و در ادامه چگونه گسترش آن در میان افراد جامعه، و در نهایت به راهکارهای رفع خشونت در جامعه می­ پردازد.

 

پرسش اول: خشونت از کجا نشأت گرفته است؟

انتشار: خشم -

برای پاسخ به این پرسش دو مقوله را می­ توان بررسی کرد. دو مقوله­ ای که از دو زاوبه دید متفاوت سرچشمه می­ گیرد. یکی دید تاریخی آن است و دیگری مقوله شخصی و روانکاوانه آن می­ باشد. در واقع یکی سیر خشونت را از ابتدا در جامعه بشری بررسی می­ نماید و دیگری سرچشمه خشونت را درون افراد زمان حال می­ داند. البته هیچ کدام منافی دیگری است. زیرا هر دو با هم جلو می ­آیند و خشونت را در جامعه زمان حال ما بوجود می ­آورند.

زاویه دید تاریخی:  اگر بخواهیم از زاویه تاریخی به این مسأله نگاه کنیم باز با تاریخ یکپارچه و منسجمی روبرو نیستیم. در واقع می­ توان دید تاریخی را به چند قسمت مختلف تقسیم­ بندی نمود. الف) مذهبی و دینی (البته ادیان ابراهیمی) ب) علمی ج) افسانه­ ها و داستان­ هایی که سینه به سینه نقل شده است (این مسئله تنها افسانه نیست؛ بلکه رخدادهایی را برای ما باز می­ کند که ریشه در واقعیت دارند.)

الف) مذهبی و دینی: تقریباً در همه ادیان -اعم از ادیان ابراهیمی شامل یهود، صائبی، مسیحیت، اسلام و ایزدی- و ادیان غیرابراهیمی همچون زرتشت –البته برخی معتقدند که زرتشت همان ابراهیم خلیل الرحمن است- بودایسم، جیئیسم، کنفسیوسیسم و ... ریشه خشونت را دشمنی و کینه­ ای می­ دانند که سرچشمه آن حسادت است. حسادتی که ابلیس نسبت به انسان شروع کرد و با قتل هابیل (که این نیز از حسادت سرچشمه می­ گیرد) خشونت­ ها در جامعه بشری آغاز می­ شود. (قرآن سوره مائده آیات 27 تا 30 – تورات سفر پیدایش سوره 4 آیه 3 تا 16 از آن جا که تورات برای مسیحیان و صائبی­ ها نیز مقدس است از ذکر نشانی در کتب آنان صرفنظر می­ شود)

در حالی که اکثر مفسران و علمای این ادیان معتقدند حسادت ریشه و اساس خشونت می­ باشد اما با تأمل بیشتر در این داستان متوجه نکات دیگری هم می­ شویم. همچون حس برتری­ جویی، تکبر، غرور، قدرت­ طلبی و ... که تمام این صفت­ های زشت وقتی یک جا جمع شود انسان را به خشونت می ­کشاند.

در ادیان غیرابراهیمی نیز تقریباً داستان­ های مشابهی ذکر شده است که ریشه خشونت و فسادهای بشر را حسادت، کینه، قدرت­ طلبی و امیال نفسانی می­ دانند.

با مطالعه در مکاتب اعم از مکاتب الهی (ادیان) و مکاتب بشری در می­ یابیم که ریشه خشونت در واقع خودخواهی و حسادتی است که نتیجه آن قدرت­ طلبی است. قدرت­ طلبی نیز در ادامه معمولاً همراه با خشونت خواهد بود.

پس نتیجه آن که حسادت سرچشمه تمام مفساد و خشونت­ های جامعه است.

ب) علمی: تاریخ علمی، به تاریخی گفته می­ شود که به شکل علمی براساس اسناد و مدارک باقی­مانده از پیشینیان نوشته می­ شود. این تاریخ بیشتر به تاریخ سیاسی و نهایتاً هنری می­ پردازد. یعنی همه آن چه که از پیشینیان ما برجای مانده است. مانند کتیبه­ ها، مجسمه­ ها، خانه­ ها، ساختمان­ ها و گاه نامه­ ها و نوشته­ هایی که امروزه از دوران پیشین در دسترس ماست.

تاریخ علمی نیز ریشه تمام خشونت­ ها را قدرت­ طلبی و سلطه بر دیگران می­ داند. به عنوان مثال تمام جنگ­ ها برای افزایش قدرت شاهان صورت گرفته است. البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت که گاه اعمال خشونت برای ستاندن حقی بوده است. به عنوان مثال کوروش بزرگ، اولین پادشاه هخامنشی ایران زمین، برای زدودن فساد شاهان ماد برخاست و یا اسکندر مقدونی که برای زدودن ستمی که بر خاندانش رفته بود قیام کرد. اما آیا تمام سلسله­ های سلطنتی که در هر جای دنیا ابتدا با شعار دفاع از مظلوم سربرآوردند تا انتها در دفاع از مظلوم ماندند؟ مسلماً مطالعات تاریخی این را نشان نمی­ دهد. بلکه آن چه از پیشینیان به دست ما رسیده است حکایت از این دارد که پس از مدتی به شاهان همسایه و هر قدرتی حسادت ورزیده و درصدد برآمدند تا آنان را سرنگون نمایند. قدرت­ طلبی آنان باعث می­ شد تا جنگ­ هایی را رقم بزنند که باعث خشونت­ های بسیاری در میان جوامع می­ شد.

در این تاریخ اما گروه­ ها و جریان­ هایی را می­ بینیم که بیشتر آنان مذهبی هستند و صرفاً برای آن قیام می­ نمایند که سخن خودشان را به جامعه برسانند و اگر جلوی آنان گرفته نشود براحتی و بدون هیچ­گونه خشونتی راه خود را می­ روند. این جریان­ ها یک ویژگی خاص دیگر هم دارند و آن این است که فرهنگی جدید و ضدخشونت را در جامعه بوجود آورند. به عنوان مثال مسیحیان ایران در دوران ساسانیان که خیلی آرام راه خود را طی می­ کردند اما به ناگاه با برخورد تند حاکمیت مواجهه شدند و حماسه قیام نسطوریان را رقم زدند. یا اسلام که به شکلی آرام راه خود را می­ کرد و حتی در ابتدا مهاجرت کردند تا از خشونت­ هایی که بر آنان می ­رفت رهایی یابند. اما جریانی که وجود خویش را در خطر می­ دید آنان را رها نکرد تا در نهایت منجر به جنگ­ هایی خونین در دوران پیامبر اسلام شد. می­ شود گفت که ادیان تنها دفاع را مجاز می­ دانند. اما برخی افراد برای قدرت­ طلبی خود با تحریک احساسات مذهبی مردم، جوامع بشری را رودرروی یکدیگر قرار می­ دهند.

ج) افسانه­ ها و داستان­ های مردمی: در این گونه داستان­ ها و افسانه­ ها هم ریشه­ های مختلفی برای ایجاد خشونت بین مردم بیان می­ شود. در این میان برخی مسایل بیشتر به چشم می­ خورد. مسایلی چون حسادت، قدرت­ خواهی و خشونت برای به دست آوردن معشوقی زمینی.

زاویه دید علمی و روانکاوانه: از نظر علم روانشناسی و روانکاوانه ریشه خاص و بی­ قید و شرطی برای بروز خشونت در جامعه ارائه نشده است. اما با این همه ریشه­ های خشونت را در سه بعد بررسی می­ کند: خشونت فردی، خشونت خانوادگی و خشونت اجتماعی

خشونت فردی:

انتشار: فضای مجازی -

خشونت فردی یعنی آن که فرد در درون خودش دچار خشونت علیه خودش می­ شود. تا آن جا که این خشونت به صدمه زدن به خود نیز کشیده می­ شود. این مسئله به صورت بیماری­ های گوناگون در منظر روان­پزشکان و روانشناسان شناخته می­ شود. اما گاه این خشونت درونی فرد به خشونت علیه دیگران در خانواده و یا اجتماع هم کشیده می­ شود. این که چرا فرد دچار این گونه خشونت­ های درونی و فردی می­ شود، ریشه خاصی ندارد. بلکه هر مسئله­ ای ممکن است باعث بوجود آمدن این خشونت­ ها گردد. از نظر علمی ریشه خاص این خشونت­ ها را تنها شوک­ های سنگینی می­ دانند که به هر دلیلی بر فرد حادث می­ شود. مثلاً شکست عشقی، یا فشار بیش از اندازه توسط فرد یا خانواده به فرد مثلاً فشاری که فرد یا خانواده بر فرد وارد می­ کنند تا فرد پزشک شود، یا مرگ عزیزی و ...

خشونت خانوادگی: خشونت­ های خانوادگی هم از نظر روانشناسان بیشتر ریشه در خشونت فردی دارد. اما باید به این مسئله هم توجه کرد که نوع این خشونت­ ها در مردان و زنان خانواده با هم فرق دارد. دلیل فرق داشتن ریشه این خشونت­ ها هم در جنسیت به این دلیل است که جایگاه مسئولیتی زن، مرد، پسر، دختر، مادربزرگ، پدربزرگ و ... با هم فرق دارد.

یکی از ریشه­ های خشونت در خانواده­ ها که کمتر به آن توجه می­ شود مسئله خشونت جنسی است. خشونتی که بواسطه عدم رضایت در مسئله جنسی بین زن و مرد بوجود می ­آید و باعث درگیری در خانواده بین زن و مرد به عنوان پدر و مادر می­ شود و این مسئله در پیش چشم فرزندان خانواده باعث می­ گردد تا آنان نیز خشونت را از این طریق یاد بگیرند.

البته یکی از مسایلی که بیشتر در مورد خشونت خانوادگی به آن پرداخته می­ شود مسئله خشونتی است که گاه مردان علیه زنان و فرزندان انجام می­ دهند. البته نباید این نوع خشونت را تنها از سوی مردان دانست. اما چرایی این خشونت برمی­ گردد به آن که مرد وظیفه تأمین معاش زندگی خانواده را بر عهده دارد. مرد در جنگ و جدال برای تأمین معاش، با مشکلاتی مواجه می ­گردد که گاه سخت هستند و گاه پیچیده و مرد بایستی بتواند از پس آن مشکلات برآید. در نتیجه مردان زودتر از زنان پیر می ­شوند. اما خشونت از آنجایی سرچشمه می­ گیرد که هر فرد انسانی ظرفیتی دارد. پر شدن ظرفیت مرد به دو شکل خود را نشان می­ دهد. یا کاملاً به شکل خشونتی فردی در درون مرد رسوب می­ کند و یا آن که با پر شدن خشونت فردی در درون مرد با تلنگری ممکن است این خشونت فوران کند. البته سنگینی وظایف زندگی بر زن نیز همین تأثیر دارد اما تأثیر این سنگینی بر زنان کمتر است. البته باید توجه کنیم که این مسئله در جوامعی است (نه کشورهای پیشرفته یا عقب­ مانده الزاماً) زن تنها در خانه کار می­ کند و تمام مشکلات تأمین معاش بر دوش مرد است. این مرد است که باید برای معاش بجنگد. البته تنها مسئله معاش نیست. معمولاً در جوامعی که زن دوشادوش مرد کار می­ کند این سنگینی بر دوش مرد و زن تقسیم می­ شود و مردان دچار عصبیت کمتری می­ شوند اما در این وضعیت بار سنگین ­تری بر دوش زن حمل می­ شود. این بار زن وظیفه خانه­ داری و شغل بیرون را دارد. پس این بار نیز زن دچار آن عصبیت و خشونت می ­شود. البته معمولاً وقتی هم کار خانه و هم کار بیرون خانه تقسیم شود، مسلم است که شاید این عصبیت­ ها کمتر به چشم بیاید. اما مشاهده می­ شود که تشکیل خانواده مسئولیت­ هایی را به دنبال دارد. مرد و زن وقتی هم باید برای خودشان داشته باشند تا بتوانند از زندگی لذت ببرند. اما وقتی این زمان لازم کم شود یا از بین برود مسلماً دوباره عصبیت به همراه خواهد بود.

خشونت اجتماعی: همان­طور که در مباحث قبل اشاره شد، وقتی خشونت فردی از فرد بیرون بیاید، ممکن است در حیطه خانواده بماند. اما خشونت وقتی از حیطه فردی و خانوادگی بیرون بیاید حالت اجتماعی پیدا می­ کند. گاه مشاهده می­ شود که برخی افراد خشونت خود را بدون این که از فیلتر خانواده بگذرد مستقیم آن را درون اجتماع سرریز می­ کنند. این امر نیز در مردان بیشتر مشاهده می­ شود.

خشونت­ های اجتماعی می ­تواند دلایل بسیاری داشته باشند. اما بیشتر آنان خشونت­ ها فردی و خانوادگی است. دلایلی همچون غلیان احساسات مذهبی و ملی و قومی یکی از سرچشمه­ های خشونت­ های اجتماعی است. افراط­ گرایی که متأسفانه در منطقه خاورمیانه در حال رخ دادن است ناشی از این غلیان احساسات مذهبی است که بیشتر توسط عده­ ای جاهل دنبال می ­گردد. تا آن جا که حتی خوارج پیشین نیز این گونه عمل نمی­ کردند.

خشونت­ های اجتماعی را در حالت کلی می ­توان به دو بخش تقسیم کرد:

الف) خشونت­ های فرد به فرد در اجتماع که ناشی از برخوردهای دو فرد یا چند نفر به هر دلیلی در جامعه­ ای کوچک است. این خشونت­ ها معمولاً ناشی از خشونت­ های فردی، خشونت­ های خانوادگی، ابراز هیجانات اجتماعی است. این خشونت­ ها زودگذر هستند. هرچند شاید به کینه مبدل شوند اما خیلی زود تمام می ­شود و خیلی زود و راحت نیز می­ توان آن را پایان داد. به عنوان مثال خشونت برای تقسیم آب در یک روستا.

ب) خشونت­ های سیاسی: این دسته از خشونت­ ها معمولاً خیلی کشدار می­ شوند. در پشت این خشونت­ ها قدرت­ طلبی و فزون­ خواهی و طمع برخی از افراد نهفته است. ریشه این خشونت­ ها نیز در حسادت و فزون­ خواهی یک فرد یا چند فرد است. این خشونت­ ها با تحریک احساسات مذهبی، قومی، قبیله­ ای و ملی شکل می ­گیرد.

لازم به ذکر است که انقلاب­ ها و قیام ­های یک ملت برای استقلال، عدالت، آزادی یا دفاع از خاک و ناموس خشونت نیست. مجاهدت­ های مردمی که به دنبال استقلال، آزادی و عدالت هستند نه تنها نوعی از خشونت نیست که اگر هم باشد خشونتی مقدس است. در واقع در این بین کسانی که روبروی این مردم آزاده قرار می­ گیرند خشونت را بوجود می ­آورند. نبایستی غیرت (نه تعصب کور) ناموسی، ملی، دینی، مذهبی و آزادگی، رشادت، دلاوری و مجاهدت ­های مردمی که به خاطر خود، دیگران، جامعه، دین، ناموس و ... به دفاع پرداخته ­اند را خشونت دانست. آنان مجبورند که از خود دفاع کنند.

شاید در این بین بدترین نوع خشونت، خشونت سیاسی باشد. زیرا در این بین مردم بی­ گناه مورد خشونت قرار می­ گیرند. خشونتی که از نظر جمعیتی نیز گستره وسیعی پیدا خواهد کرد. خشونتی که علی­ رغم گستردگی، کینه ­جویی و شدت آن، تنها برای عده­ ای معدود رفاهی را پدید می­ آورد. عده­ ای که در این بین هیچ سختی و ناراحتی را متحمل نشده­ اند و اگر شده ­اند بسیار کمتر از سایر مردم است.

در قرآن کریم نیز یکی از علت­ های ایجاد اختلافات و کینه­ توزی­ ها و در نتیجه خشونت ­های فردی، خانوادگی و اجتماعی، را از خودبی ­خود شدن فرد می­ داند. به همین دلیل مسکرات را حرام اعلام می­ کند. (مائده آیه 91)

 

چگونه عده ­ای خشونت را می ­آموزند؟

انتشار: فضای مجازی -

آن چنان که گفتیم، بیشتر مسایل خشونت آموزشی نیست. بلکه فوران درونی افرادی است که دچار نوعی عصبیت که بیشتر از نوع خودخواهی و یا حسادت است می ­باشد.

اما باید این مسئله را بدانیم که خشونت­ ها به شکل ­های مختلفی ممکن است به دیگران نیز سرایت کند. شکل ­های مختلف سرایت خشونت به دیگران را می ­توانیم به چند دسته تقسیم کنیم: الف) خشونت­ هایی که توسط خانواده به فرد تزریق می ­شود. ب)خشونت­ هایی که اجتماع به فرد تزریق می­ کند ج) خشونت­ هایی که توسط سیاسیون به جامعه تزریق می­ شود.

الف) خشونت­ هایی که از طریق خانواده به فرد تزریق می­ شود: این خشونت­ ها شاید ساده­ ترین و پیش ­­پا افتاده­ ترین شکل خشونت­ ها باشد. خشونتی که پدر و مادر به شکل­ های مختلف به فرزندان منتقل می­ کنند در حالی که شاید اصلاً چنین تصمیمی نداشته باشند. درگیری لفظی بین پدر و مادر در حضور فرزندان، درگیری فیزیکی بین پدر و مادر در حضور فرزندان، دیدن جای زخم­ های پدر و یا مادر توسط فرزندان به خاطر درگیری فیزیکی چه این درگیری در حضور فرزندان باشد یا نباشد، تعریف­ هایی که والدین از خشونت­ هایی که توسط دیگران انجام شده و .... البته این خشونت­ ها همچنان که گفتم نشان از این نیست که فرد خشونت را خود بر دیگران مرتکب شود. وقتی فرد دچار وحشت یا ترس از سویی و یا بی­ خیال شدن نسبت به خشونت­ ها از سویی دیگر بشود این خود نوعی خشونت به حساب می ­آید.

در واقع هیچ فردی نیست که بگوید عاری از خشونت است. بلکه همه ما به نوعی دچار خشونت هستیم. توضیحات تکمیلی را در ادامه ارائه می­ کنم.

ب) خشونت­ هایی که اجتماع به فرد تزریق می­ کند: این خشونت نیز همچون مورد قبلی با همان شیوه­ ها به فرد منتقل می­ شود. تنها تفاوت آن است که به جای خانواده، این بار افراد جامعه خشونت را به فرد تزریق می ­کنند. اما همچون مورد قبل این قبیل خشونت­ ها گذرا و سطحی هستند.

ج) خشونت­ هایی که سیاسیون و خواص جامعه به فرد منتقل می ­کنند: این گونه خشونت­ ها بسیار عمیق، تأثیرگذار، کینه­ پرور، جان­ فرسا و دارای گستردگی بسیار هستند. پیچیدگی آن­ها نیز بسیار زیاد است. این خشونت­ ها از طرق مختلف به خصوص رسانه ­ها به جامعه منتقل می ­شود. بازی ­های رایانه­ ای، فیلم­ ها، اخبار، تحریک احساسات مذهبی، تحریک احساسات ملی، قومی و محله­ ای، ایجاد حسادت بین مردم و اختلاف ­افکنی­ ها برای رسیدن به قدرت و سلطه بیشتر از این دست هستند.

 

در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟

انتشار: فضای مجازی - کوزه -

با توجه به مطالبی که گفته شد، حال باید ببینیم که هنگام مواجهه با هر کدام از این خشونت ­ها چگونه باید برخورد کنیم. آن چنان که پیش از این نیز بیان شد هر فردی از انسان در درون خود خشونت را به شکل بالقوه دارد. خشونتی که ممکن است به هر شکلی اعم از آموزشی یا درونی با آن زندگی کند. در واقع این خشونت درونی تا حدودی هم لازم است. زیرا انسان را نه تنها در برابر خشونت ­های احتمالی که ممکن با آن روبرو شود واکسینه می ­کند بلکه فرد را در برابر سختی­ ها نیز مقاوم می­ نماید و ظرفیت فرد را در مواجه با فشارها بالا می­ برد.

اما این واکسینه کردن فرد، باید توسط متخصصان صورت گیرد. این که هر فردی نیاز دارد تا هیجان­ های درونی خود را تخلیه کند و اگر تخلیه نکند باعث می ­شود که خشونتی را رقم بزند، نیز از مسایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

پس یکی از وظایف نظام آموزش و پرورش و البته در کنار آن خانواده­ ها این است که با شیوه آموزشی و تربیتی خود، قبل از این که فرد با خشونت­ های سنگین برخورد کند، وی را آموزش دهند و راه­ های مقابله با آن را نیز به او یاد دهند. آموزش ورزش­ هایی چون ورزش­ های رزمی، کشتی و ... م ی­تواند هم هیجان­ های درونی فرد را به شکلی مناسب ارضا کند و هم از سوی دیگر شیوه مناسب برخورد و دفاع در مقابل خشونت را به او بیاموزد. به خصوص ورزش باستانی ایران زمین یعنی ورزش پهلوانی و کشتی که در کنار تقویت قوای جسمی به افزایش روحیه و ظرفیت درونی فرد در برابر مشکلات و خشونت­ ها و عصبیت­ ها می ­پردازد.

باید این نکته را بدانیم که در مقابل خشونت راهی جز دفاع نیست که ممکن است همراه با خشونت باشد. اما در برابر تفکر خشونت و تکفیر افزایش سطح آگاهی اجتماعی از طریق رسانه ­ها و سیستم آموزشی و تربیتی، می ­توان آن گونه تفکرات را ناکام گذاشت. باید این فرهنگ را آموزش داد و جامعه را به سمت و سوی زیستن مسالمت ­آمیز و بدون کینه ­ورزی و عدم خشونت و گفتگو به جای خشونت رهنمون ساخت. این امر تنها از طریق رسانه­ ها و سیستم آموزشی و تربیتی امکان­ پذیر خواهد بود. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که در کنار این فرهنگ­ سازی می ­بایست آموزش لازم جهت مقابله با خشونت احتمالی که در صورت وقوع جای بحث و گفتگویی را برای فرد نمی ­گذارد، صورت گیرد. همچنین بایستی به موضوع هیجان ­های درونی افراد نیز توجه نمود.

 

چگونه می­ توانیم کشور و جامعه ­ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم؟

برای پاسخ به این پرسش نیز تا رحمت اسلامی و نبوی را ندانیم، نمی­ توانیم به آن سمت حرکت کنیم. آموزش به همراه تربیت و نشان دادن شاخص ­ها و نه افراد یکی از راهکارهایی که می­ توانیم جامعه­ ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم. البته باید به این مسئله نیز برسیم که رحمت اسلامی را باید در کنار بقیه مسایل اسلامی بدانیم. به عنوان مثال نمی­ شود گفت فقط رحماءبینهم اما اشداءعلی الکفار را ندید.

 

چگونه می ­توانیم منطقه و جهان را از خشونت پاک کنیم؟

انتشار: خشم - کوزه -

تنها در صورتی چنین چیزی محقق می­ شود که حضرت ولی ­عصر (عج)، قیام نمیاد. اما در مسیر حرکت به سوی جامعه مهدوی باید دانست که با برخی می­ توان با گفتگو به صلح پایدار رسید. اما کدخدامنشان کارشان این است که کشورهای مستقل را آرام نگذارند. این خنده­ دار است که بتوان به کسی که شمشیر از رو بسته است گفتگو کرد. اگر چنین چیزی امکان­ پذیر بود بایستی تا کنون صورت می­ پذیرفت. تا وقتی رژیم غاصب صهیونیستی وجود دارد خشونت هم هست زیرا شر مطلق است. همچنین تا زمانی که زمامدارانی چون زمانداران ایالات متحده آمریکا هستند که همه را غیر از خودشان قبول ندارند خشونت هست. زمانی می­ توانیم خشونت را از جامعه جهانی پاک کنیم که بتوانیم کارخانه­ های سازنده تسلیحات و نقشه­ های ساخت تسلیحات را از کار انداخت و نابود کرد. یا آن که حسادت و حس خودبرتربینی و نژادپرستی را برانداخت. و این نمی­ شود جز با راه­ اندازی تشکل ­های مردم ­نهاد در سراسر دنیا که بیاموزند و بیاموزانند که خشونت را باید پاک کرد. بیاموزند که همه افراد بشر مثل هم هستند. جز این که با تلاش و کوشش خودشان به جایی برسند نه بات حقیر کسی و نه با خشونت علیه کسی و ....

نظرات (۱)

۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۸ سیّد محمّد جعاوله
سپاسگزارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
KJDYTVG