کشف حجاب در کازرون

در این دوران زنان زیاد از منزل فاصله نمی­ گرفتند و اگر از خانه بیرون می رفتند تحت تدابیر امنیتی بود که مردان خانواده برای حفظ جان و آبروی آنان از خود نشان می­ دادند.

انتشار: هفته نامه شهرسبز بهمن 88- عصر کازرون -

 

با صدور فرمان منع حجاب توسط رضاخان، در کازرون نیز این فرمان به مرحله اجرا درآمد، هرچند در ابتدا مردم وقعی به این امر ننهادند. تا آن که حادثه حمله ماموران به مردم در سید امین ­الدین اتفاق افتاد. این حادثه را به نقل از محمود اسدزاده یکی از شاهدان آن بیان می­ کنیم:

«در آن سال حدود ده سالی سن داشتم و همراه سایر مردم در یکی از روزهای محرم که درست یادم نیست چه روزی بود به سید امین ­الدین رفتیم.

 هرچند عزاداری امام حسین^(ع) و حجاب زنان قدغن شده بود، ولی مردم هنوز به آن اعتنایی نمی ­کردند و برایشان قابل هضم و اعتنا نبود. مردم مشغول عزاداری بودند که ماموران امنیه سوار بر اسب یا پیاده با چوب و چماق به مردم حمله کردند و مردم هم پا به فرار گذاشتند. ماموران در این بین بیشتر زنان را دنبال می­ کردند و چادرهای آنان را از سرشان می­ کشیدند. خود شاهد بودم که یکی از آنان زنی را تعقیب کرد ، زن وارد خانه شد و در را بست. ولی آن مامور با اسب درب خانه را شکست و در خانه چادر از سر زن کشید.

همان روز سرکرده ماموران مرحوم شاه حیدر بود. شاه حیدر در حالی که داشت چادر زنی را از سرش می کشید به واسطه اعتراض مردم و پی شدن اسبش، زمین خورد. بر اثر این زمین خوردن کمرش مشکلی پیدا کرد که تا آخر عمر با او بود. همین مسئله باعث شد که او توبه کرده، از مسئولیت خود استعفا دهد و در کنار مردم قرار بگیرد.

در آن روز وقتی اسب شاه حیدر بر زمین افتاد، مردم اسبش را سنگسار کردند به طوری که بر پیکر اسب تپه کوچکی از سنگ های مردم ساخته شد. از آن به بعد تا سالیان سال، مردم وقتی از آن جا عبور می کردند سنگی را به نشانه اعتراض به این قانون، بر تپه اسب شاه حیدر می انداختند.

این واقعه باعث شد تا مردم قضیه محرم، عزاداری و همچنین کشف حجاب را جدی بگیرند و برای این دو مساله چاره ­اندیشی کنند.

در این دوران زنان زیاد از منزل فاصله نمی­ گرفتند و اگر از خانه بیرون می رفتند تحت تدابیر امنیتی بود که مردان خانواده برای حفظ جان و آبروی آنان از خود نشان می­ دادند.»

در مورد محرم و عزاداری در آن ایام نیز، به سخنان محمود اسدزاده استناد می­ کنیم:

«ایام محرم و مراسم­ های مذهبی و یا منبر رفتن یک روحانی در مسجد شیخ با تدابیری که مردم محل اندیشیده بودند و با همکاری همه اهالی محل برگزار می­ شد. مثلاً به خاطر دارم در یکی از مراسم­ های مذهبی، به عنوان قاری و مداح دعوت شده بودم، آن روز مرحوم حاج حمد عباسی کشیک ایستاده بود. چه مراسمی بود یادم نیست. در حال قرآن خواندن بودم، که مرحوم حاج حمد عباسی وارد مسجد شد و به ما اطلاع داد که ماموران دارند می ­آیند، ما هم سریع خود را جمع کرده و از مسجد بیرون آمدیم.»

 

این گفتگو در دی 88 سه ماه پیش از فوت مرحوم محمود اسدزاده از ایشان گرفته شد.

برای شادی روان ایشان صلوات...